شماتت

شماتت

شماتت

شماتت

۶۴ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

گلچین زیباترین شعر در مورد آمدن بهار

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۳ ق.ظ

شعر در مورد آمدن بهار

شعر در مورد آمدن بهار ,شعری در مورد آمدن بهار,شعر درباره آمدن بهار,شعر زیبا در مورد آمدن بهار,شعر نو در مورد آمدن بهار,شعر کوتاه در مورد آمدن بهار,شعر در مورد امدن فصل بهار,شعر نو درباره آمدن بهار,شعر درباره ی آمدن بهار,شعری درباره ی آمدن بهار,شعر آمدن بهار,شعر درباره آمدن بهار,شعر برای آمدن بهار,شعر برای آمدن بهار,شعری برای آمدن بهار,شعر در مورد آمدن بهار

شعر در مورد آمدن بهار

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آمدن بهار برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

از آمدن بهار و از رفتن دی

اوراق وجود ما همی گردد طی

می خورد مخور اندوه که فرمود حکیم

غمهای جهان چو زهر و تریاقش می

شعر در مورد آمدن بهار

مدت آمدن و رفتن ایام بهار

آنقدر نیست که گل بر سر دستار زنم

من که آزار به ارباب هوس نپسندم

گل چرا بر قفس مرغ گرفتار زنم؟

شعری در مورد آمدن بهار

تو شاد باش که من همچو غنچه تصویر

خجل ز آمدن و رفتن بهار شدم

ز وحشتی که نکردند آهوان از من

به آشنایی لیلی امیدوار شدم

شعر درباره آمدن بهار

گلبن پرند لعل همی برکشدبسر

دامان گل بدشت همی گسترد بهار

این سازها که ساخت بهار از پی که ساخت

امسال چون ز پار فزون ساخته نگار

رازیست این میان بهار و میان من

خیزم به پیش خواجه کنم رازش آشکار

هر ساله چون بهار ز راه اندر آمدی

جایی نیافتی که درو یافتی قرار

شعر زیبا در مورد آمدن بهار

می خواهمت

برای روزهای ابتدای پاییز…

عاشقت می شوم

در تک تک  جوانه های بهاری…

شعر نو در مورد آمدن بهار

به باز آمدنت چنان دلخوشم

که طفلی به صبح عید

پرستویی به ظهر بهار

 و من به دیدن تو.

شعر کوتاه در مورد آمدن بهار

دست در گردن یاد تو چنانم که مپرس

آنچنان یاد تو افتاده به جانم که مپرس

با گُلِ روی تو از باغ دلم رفت بهار

بی‌تو ای یار! چنان رو به خزانم که مپرس.

شعر در مورد امدن فصل بهار

خبرت هست که دلتنگ نگاهت شده ام

بی قرار تو و چشمان خمارت شده ام

خبرت هست دلم مست حضور تو شده

عاشق و شیفته ی زنگ صدایت شده ام

خبرت هست که باران بهارم شده ای

چون پرستوی مهاجر نگرانت شده ام

خط به خط زنده گی ام پر شده از بودن تو

خبرت نیست و شادم که فدایت شده ام

شعر نو درباره آمدن بهار

دیروز یک سال تمام در جست‌وجویت بودم

اما تو بر لب‌هایم خفته بودی بعد،

اشتباهاً لب‌هایم را به بهار دوختم

چشم‌هایم را به باران

قلبم را به گل

شعر درباره ی آمدن بهار

دوستم نداری

و زیباتر می شوم

چون بوته ای وحشی در انتهای باغ …

 دوستم نداری

و همین بهار

از تمام شاخه های درهمم

گل های هزار رنگ می روید!

 یک روز جنگل می شوم

جنگلی گریان

زیبا و مه آلود

شبیه رویاهایت

تا تو بیایی در من زندگی کنی! …

شعری درباره ی آمدن بهار

آمدن مگر چطور می‌تواند باشد؟

غیر از این است که عطرت بپیچد و

من هزار بهار را

شاخه به شاخه

به پای آمدنت

شکوفه دهم…

شعر آمدن بهار

دستم را بگیر

مرا بگیر از خودم

مرا ببر با خودت.

یک جای امن…

من در سر رویایی دارم

تو درخت نارنج شوی،

من خاک…

در من ریشه بدوانی

به وقت بهار،

شکوفه‌ها‌مان را

بارور شویم

و خدا

مست شود از عطر باهارنارنجِ ما…

شعر درباره آمدن بهار

ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی

از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی

به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی

شعر برای آمدن بهار

بگشا نقاب از رخ باد بهاران

شد طرف چمن بزمگه باده گساران

شد لاله ستان گرد گل از بس که نهادند

رو سوی تماشای چمن لاله عذارن

در موسم گل توبه ز می دیر نپاید

گشتند در این باغ و گذشتند هزاران

بین غنچه نشکفته کهآورد به سویت

سربسته پیامی ز دل سینه فگاران

شعری برای آمدن بهار

بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک

شاخه های شسته ، باران خورده ، پاک

آسمان آبی و ابری سپید

برگ های سبز بید

عطر نرگس رقص باد

نغمه ء شوق پرستو های شاد

خلوت گرم کبوتر های مست….

نرم نرمک میرسد اینک بهار

خوش به حال روزگار

شعری در مورد تولد پیامبر

ای مهربانترین مهربانان

ای بهترین بهترینها

در این خجسته روز

در این طلوع شاد

روزی که زندگی ب لبان تو بوسه داد

در سالگرد بهاران هستی ات

خواهم که تا همیشه بمانی تو سر فراز

خواهم که تا همیشه توباشی عزیز وشاد

شعر در مورد آمدن بهار

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد ساز

شعر در مورد ذلت

شعر در مورد رهایی

شعر در مورد بهار

شعر در مورد راه

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد آقایان

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۳ ق.ظ

شعر در مورد آقایان

شعر در مورد آقایان ,شعر در مورد مردان,شعر در مورد مردان بزرگ,شعر در مورد مردان زن ذلیل,شعر در مورد مردان خدا,شعر در مورد مردان نامرد,شعر در مورد مردان هوسباز,شعر طنز در مورد اقایان,شعر در مورد مردانگی,شعر در مورد مردانگی,شعری در مورد مردانگی,شعر در مورد مرد,شعر در مورد مرد بودن,شعر در مورد مرد خوب,شعر در مورد مرد عمل,شعر در مورد مرد بزرگ,شعر در مورد انسانهای بزرگ,شعر درباره مردان بزرگ

شعر در مورد آقایان

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آقایان برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

به ‌نام خداوند مردآفرین

که بر حسن صنعش هزار آفرین

خدایی که از گِل مرا خلق کرد

چنین عاقل و بالغ و نازنین

خدایی که مردی چو من آفرید

و شد نام وی احسن‌الخالقین

پس از آفرینش به من هدیه داد

مکانی درون بهشت برین

خدایی که از بس مرا خوب ساخت

ندارم نیازی به لاک، همچنین

رژ و ریمل و خط چشم و کرم

تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین

دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست

نه کار پزشک و پروتز، همین !

شعر در مورد آقایان

مرد یعنی کار و کار و کار و کار 

یکسره در شیفت های بیشمار

مثل یک چیزی میان منگنه

روز و شب از هر طرف تحت فشار

شعر در مورد مردان

مرد موجی است هی در حال دو

جان بر آرد تا برآرد انتظار

او خودش همواره در تولید پول

لیک فرزند و عیالش پول خوار

شعر در مورد مردان بزرگ

نداده مرا عشوه و مکر و ناز

نداده دم مشک من اشک و فین!

مرا ساده و بی‌ریا آفرید

جدا از حسادت و بی‌خشم و کین

زنی از همین سادگی سود برد

به من گفت از آن سیب قرمز بچین

من ساده چیدم از آن تک‌ درخت 

و دادم به او سیب چون انگبین

چو وارد نبودم به دوز و کلک

من افتادم از آسمان بر زمین

و البته در این مرا پند بود 

که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین

تو حرف زنان را از آن گوش گیر

و بیرون بده حرفشان را از این

که زن از همان بدو پیدایش‌ات

نشسته مداوم تو را در کمین

شعر در مورد مردان زن ذلیل

مرد یعنی آن که با پول و پله

می شود در خانه ، صاحب اعتبار

مرد یعنی سکته ، یعنی سی سی یو

ختم مطلب ، مرد یعنی جان نثار

خلقتش اصلا به این خاطر بود

تا درآرد روزگار از وی دمار

شعر در مورد مردان خدا

چرا مردها دارای وجدان پاکی هستند؟

به این دلیل که هیچ گاه از آن استفاده نمی کنند

شعر در مورد مردان نامرد

چرا روانکاوی مردها

خیلی سریع تر نسبت به خانم ها انجام می پذیرد؟

زیرا هنگامیکه زمان بازگشت به دوران کودکی فرا می رسد،

مردها همان جا قرار دارند

شعر در مورد مردان هوسباز

زن خودش را خوشگل میکند

چون خوب فهمیده که چشم مرد

تکامل یافته تر از عقل اوست

شعر طنز در مورد اقایان

خانه داری ،آشپزی ،منشی گری شد کار زن

هم ریاست هم وزارت هم قضاوت مال تو

آخرین مد لباس ورنگ مو شد بحث ما

انتقاد وبودجه و بحث سیاست مال تو

با عدالت زندگی هی باتو قسمت می شود

حق اولاد وطلاق ومالکیت مال تو

طبق قانون عدالت زن چه بد باشد چه خوب

می شود حق طلاقش هر دو حالت مال تو

انتظارو سختی نه ماه بچه دوش زن

درسجلد بچه اما جای شهرت مال تو

شعر در مورد مردانگی

هیچ فکر کردی چرا خدا مرد را قبل از زن خلق کرد ؟

خب معلومه قبل از خلق هر شاهکاری

یک چرکنویس هم لازمه

شعر در مورد مردانگی

همه ی مردها بد نیستند.

بدتر و بدترین هم دارند

شعری در مورد مردانگی

در میان گریه هاشان ، یک نظر ! با قصد خیـــــر !!

بر رخ ناهیـد و مینــــا و صنــــوبر می کنند !

بعدِ چنـــدی کز وفات جانگـــــداز ! او گذشـــت

بابت تسلیّت خــود ! فکـــر دیگـــــر مـــی کنند

دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال

جانشیــــن بی بدیل یار و همســـــر می کنند

کــج نیندیشید !! فکــر همســـــر دیگر نیَند !

از برای بچه هاشان ، فکر مـــادر مـــی کنند !! 

شعر در مورد مرد

توی تاریخ نام آدم شد به جرات مال تو

مردی ومردانگی وهم ابهت مال تو

نسل من حواشد ومظلوم وساکت بر زمین

جسم وروح جنس زن شد بی شکایت مال تو

توی خانه ماندن ومحدودیت هاسهم زن

سهم تو آزادی وحال ورفاقت مال تو

غرغرمامان وبابا ،قفل درها روی زن

گشتن والافی ولطف وحمایت مال تو

شعر در مورد مرد بودن

ز قدرت بود مرد را چیزها

ریاست، مدیریّت و میزها

غلامش شوند آدمی و پری

«سرندپیتی‌»ها و «چنگیز»ها!

که گسترده است ارتباطات او

به هر گوشه‌ای دارد آویزها

و هر کار عشقش کشد می‌کند

ندارد از آن گونه پرهیزها

شیاطین کنار چنین آدمی

چه هستند غیر از تلامیذها!؟

اگر ادّعایش رسیده به سقف

شعورش ولی تا به قرنیزها…

شعر در مورد مرد خوب

مردها کاین گریه در فقدان همســــر می کنند

بعد مرگ همســـر خود ، خاک بر سر می کنند !

خاک گورش را به کیسه ، سوی منزل مــی برند !

دشت داغ سینــه ی خـــود ، لاله پرور می کنند

چون مجانین ! خیره بر دیوار و بر در مــی شوند

خاک زیر پای خود ، از گریه ، هـــی ! تر می کنند

روز و شب با عکــس او ، پیوسته صحبت می کنند

دیده را از خون دل ، دریای احمــــر مـــی کنند !

شعری درباره ی ماه محرم

آقا سلام برغزل اشک ماتمت

بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت

چندی گذشت در غم هجران اشک تو

پرمی کشید دل به هوای محرّمت

شعر در مورد آقایان

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد توبه

شعر در مورد زن

شعر در مورد پدر و دختر

شعر در مورد امام محمد باقر

شعر در مورد ماه تیر

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد آلودگی محیط زیست

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۳ ق.ظ

شعر در مورد آلودگی محیط زیست

شعر در مورد آلودگی محیط زیست ,شعر درباره آلودگی محیط زیست,شعر برای آلودگی محیط زیست,شعر در باره آلودگی محیط زیست,شعر با آلودگی محیط زیست,شعر درمورد آلودگی محیط زیست,شعر با کلمه آلودگی محیط زیست,شعر با کلمه ی آلودگی محیط زیست,شعری در مورد آلودگی محیط زیست,شعری درباره آلودگی محیط زیست,شعر درباره ی آلودگی محیط زیست

شعر در مورد آلودگی محیط زیست

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آلودگی محیط زیست برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

جنگل که رفت

هیزم شکن سرایدارشد

وبردیوارمدرسه باذغال نوشت

حفظ محیط زیست حفظ زندگی ست

شعر در مورد آلودگی محیط زیست

اب و هوا و خاک ،که در اختیار ماست

ارکانِ هستی اند و بهای محیط زیست

خالق چو کرده خلق بیا حرمتش بدار

تکریم کن ز لطف خدای محیط زیست

دریا و دشت وچشمه صحرا و جویبار

هر یک نشانه ای ز صفای محیط زیست

عطرِ گل و ترانِه ِ بلبل ،نسیم آب

زیباترین حدیث ،برای محیط زیست

مِلکِ تو نیست آب که آلوده اش کنی

جان مایه است آب برای محیط زیست

شعر درباره آلودگی محیط زیست

یــوسـف دل را زلـیخــای رخـت از مـن خــرید

موی تاریکت به دورش گشت چون زندان محیط

به ز درمــــانست درد عشـــق بــهر عـــــاشـقان

ای خوش آن جانی که او را شد غم جانان محیط

اندر آن بـــزمی که بـــاشــد دلـــبر شیریــن مـــا

خسرو دوران شود هـــر کس رســد در آن محیط

بر جناب عشق جان را هدیه کن از دل ” غروب”

تا شـود این نـقطه ات را رحــمت ایشان محــیط

شعر برای آلودگی محیط زیست

سلام سلام بچه ها گلهای شاد و خندون

یه قصه ی واقعی می خوام بگم براتون

قصه ی زیبای ما حفظ محیط زیسته

نمره ی هر کی گوش کرد صد آفرین و بیست

راستی محیط زیست چیست حفظ محیط زیست چیست

حفظ محیط تمیزیست تمیزی هم که سخت نیست

مواظبت کنیم از جنگل و کوه و دریا هوای صاف و زیبا پرنده ها و گلها

شعر در باره آلودگی محیط زیست

کمی اندیشه کنیم

جنگ انسان و طبیعت تا کی؟

مرگ ماهی تا چند؟ کو دگر شیر و پلنگ جوجه سار چرا افتاده است؟ پای آن گور چر لنگان است؟

از چه رو بال کبوتر زخمی است؟ پر پرواز کبوتر بشکست لانه گرگ چرا ویران است؟

شهر ها زچه رو بی آبند؟

شعر با آلودگی محیط زیست

تکرار پشت تکرار,باید زیست

انکار پشت انکار,باید زیست

حوالی سر درد های اتوبان همت

فریاد پشت فریاد,باید زیست

میان تحریم دوست و آشنا,باید زیست

هنگامه ی خواب و کما باید زیست

پیرو مکتب سکوت های مبهمم

حق را تقدیم می کنم به شما,باید زیست

پایان فلسفه و صلح وجنگ,باید زیست

بیا دیوانه شویم,دنگ, باید زیست

شلیک کن,ماشه را بچکان

حکم است,حکم سرهنگ,باید زیست

با ژست های هگل باید زیست

با شکستن دل,باید زیست

انگار که از ریالیسم جادویی میگویم

با فلسفه ی همچون سل,باید زیست

شعر درمورد آلودگی محیط زیست

کمی اندیشه کنیم آب اگر آلوده،

دشت اگر بی آهو، آسمان بی گنجشک و درختان اگر از زمزمه گشتند تهی

چه جوابی داریم کودکی را که به خود خواهد گفت: « حق » ما را خوردند، سهم ما را بردند

آرزویم این است بنگرم جلوه پرواز پرستو ها را بشنوم باز هم آواز قناری ها را این بیابان روزی،

جنگلی بود انبوه آسمان، آبی بود آب هم، آبی بود اینک اما،

آسمان تاریک است و تنفس دشوار عمر ما کوتاه است کمی اندیشه کنیم…

شعر با کلمه آلودگی محیط زیست

خواهی اگر سلامتی جسم وجانِ خویش

سالم بدار، هم تو هوای محیط زیست

از روی جهل ،گر ننهی ارج قدر خاک

نشناختی تو قدر و بهای محیط زیست

حرمت بدار این سه عناصرکه می رسد

از هر طرف به گوش ندای محیط زیست

“ایزو” که واژه ای است فرنگی برای تو

اجرا شود ز بهر بقای محیط زیست

شاید که با اصول مدیریت صحیح

فکری شود به حفظ وبقای محیط زیست

شعر با کلمه ی آلودگی محیط زیست

دوست دارم در مورد همه چیز فکر کنم

درباره ی کلبه ی متروک وسط باغ

درباره ی رودی که تبدیل شده به یک جاده

درباره ی چوپانی که برّه اش رادر کوهها گم کرده است.

درباره ی حسرت پیز زن بیمار برای رفتن به امام زاده ی بالای تپّه

درباره ی کارگی که دوست دارد یک روز مرخصی با حقوق بگیرد.

و درباره ی خودم که چقدر بی فکرم

شعری در مورد آلودگی محیط زیست

این روزها با تلخی بی پایان,باید زیست

درون چادری,کنار اتوبان,باید زیست

فکرم دیگر مرد,از بس که جان ندارد

آهسته ران ای ساربان,باید زیست

میان اوهامی از جنس بوف کور,باید زیست

کنار حرف های تلخ و شور,باید زیست

روزهاست,تقویمم را گم کرده ام

زمستان نزدیک و بهار دور,باید زیست

پایان ماجرا را می جویم,باید زیست

خواه یا ناخواه,کنارتان می رویم,باید زیست

حرف های ناگفته,باز هم بسیار است

صرفا جهت اطلاع می گویم,باید زیست

شعری درباره آلودگی محیط زیست

 ای هــوای عشــق تو بــر نقطــه ی ایــمان محیط

دل محــاط اندر خــیالت یـــاد تو بــر جــان محیط

عقل وهوش وجان ودل را می کشاند سوی خویش

گویی باشد جـسم تو بــر اصل چـار ارکـان محیط

زنـــده مـی سـازد دل بــیدل ز فــیض بــوسه ای

لـعل تو باشد به گـــرد چشـمه ی حــیوان محــیط

شعر درباره ی آلودگی محیط زیست

مردم بالادست چه صفایی دارند چشمه‌هاشان جوشان، گاوهاشان شیرافشان باد!‏

من ندیدم دهشان بی‌گمان پای چپرهاشان، جا پای خداست

ماهتاب آنجا می‌کند روشن پهنای کلام بی‌گمان در ده بالادست،

چینه‌ها کوتاه است مردمش می‌دانند که شقایق چه گلی است بی‌گمان آنجا، آبی آبی است غنچه‌ای می‌شکفد،

اهل ده باخبرند چه دهی باید باشد کوچه باغش پُر موسیقی باد مردمان سر رود،

آب را می‌فهمند گل نکردندش، ما نیز آب را گل نکنیم!‏

شعر در مورد آلودگی محیط زیست

شهر دیگر هیچ، بیایید کوه و دشت را هم پر از زباله کنیم

تاریخ بسازیم و تن ها زباله، به حساب آیندگان حواله کنیم

ماهی می میرد، پرنده ها منقرض می شوند،

این طبیعیست قوطی های پلاستیکی که نمی میرند،

اگر هم مچاله کنیم چه فرقی می کند سبزه و گل باشند یا نباشند، ما می توانیم!

پلاستیک های سبز رنگ را برگ و چمن، قرمزا را لاله کنیم

دود اگزوز ماشین ها و کارخانه، آمار پیشرفتن می دهند،

درست آخرٍ انصاف است،

مفت و مجانی اینها را شام و ناهار کودک دوساله کنیم

شعر درباره آلودگی محیط زیست

سلام نسل آینده

شکفته لابه لای بوته ها و شاخه ها گلی که ما کاشتیم

پرپر شدنی نیست، یاد بگیرید نسل آینده ببینید چه ها ما جا گذاشتیم

سلام نسل آینده، سلام من پلاستیک توی آب، سرفه های توی خوابم یادت نمی آید

من هم دوره پدر پدر بزرگتم، حالا نه که کم یابم تو کتاب ها نوشته نگشتم،

من تاریخ می سازم، من جاویدم من هفت نسل نه هفتاد نسل اجداد تورا دیدم

و با ناز هر کدام خرامیدم سلام نسل آینده من پلاستیکم.

شعر برای آلودگی محیط زیست

آی بچه های، آی بچه ها

بچه های خوب و عزیز

گل های باغ زندگی

کوچولوی ناز و تمیز

باید که ما داشته باشیم

هوای خوب شهر تمیز

صبح ها که می رویم همه

از خونه هایمون بیرون

از تمیزی برق می زنه

خیابونای شهرمون

می بینیم بابا رفتگرو

که داره جارو می کنه

تو سوز و سرمای هوا

برف ها رو پارو می کنه

یا این که در فصل بهار

تو باغچه ها گل می کاره

درخت هرس می کنه و

گل ها رو پیوند می زنه

به باغچه ها آب می ده و

به سبزه لبخند می زنه

بابا خیلی زحمت می کشه

همیشه ایثار می کنه

تا شهرمون تمیز بشه

از صبح تا شب کار می کنه

باید که قدر این همه

زحمت اون رو بدونیم

مثل خونه، شهرمون و

پاک و تمیز تگه داریم

شعر در مورد آلودگی محیط زیست

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد هنر و هنرمند

شعر در مورد وفاداری

شعر در مورد نامردی

شعر در مورد زلف

شعر در مورد زیبایی

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد جگر

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۱ ق.ظ

شعر در مورد جگر

شعر در مورد جگر ,شعر درباره جگر,شعر جگر خونی,شعر های جگر خونی,شعر جگر سوز,شعر عاشقانه جگر سوز,شعر های جگر سوز,شعر جگر,شعر جگر سوخته,شعر جگرم سوخت,شعر جگرخونی,جگر گوشه شعر,شعر جگر مادر,شعر جگر شیر نداری,شعر جگر گوشه شهریار,شعر جگر شیر نداری سفر عشق مرو

شعر در مورد جگر

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جگر برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

ای جگر گوشه کیست دمسازت

با جگر حرف میزند سازت

تارو پودم در اهتزاز آرد

سیم ساز ترانه پردازت

شعر در مورد جگر

جگر از بس جگر که خورد بسوخت

شربت نو جگر نواز فرست

آز من تشنه سخای تو شد

جرعه ریز سخا به آز فرست

شعر درباره جگر

هر چراغی که به باد نفسش بنشانم

باز هم در نفس از تف جگر درگیرم

چه نشینم که قدر سوخت مرا

در غم تو برنشینم در میدان قدر درگیرم

شعر جگر خونی

جایی که جگر سوزد مردان و جگرخواران

در خون جگر میرد هر کو ز جگر ترسد

گفتی دلت از هجرم می ترسد و می سوزد

بی وصل تو هر ساعت دل سوخته تر ترسد

شعر های جگر خونی

بی جگر خوردن دمی در من نگر

کز جگر خوردن جگر می سوزدم

گفت با من ساز تا کم سوزمت

گر نمی سازم بتر می سوزدم

شعر جگر سوز

به چشم های جگر گوشه ات که بیش مرا

مخور جگر که مرا خود فلک جگر خوار است

به جان شاه که در نگذرانی از امروز

که نگذرم ز سر این صداع و ناچار است

شعر عاشقانه جگر سوز

عاشق چو شوی تیغ به سر باید خورد

زهری که رسد همچو شکر باید خورد

هر چند ترا بر جگر آبی نبود

دریا دریا خون جگر باید خورد

شعر های جگر سوز

از خار ببندد گذر چشم و ندانم

جز تو دگری کاین گذر بسته گشاید

از گریه جگر بست دلم اهل دلی کو؟

کز چهره خسرو جگر بسته گشاید

شعر جگر

طرفه تیریست که بر سینه زند هجرانش

کز جگر بگذرد و هم به جگر باز آید

گاه گربه رسد آبم به کمر، باز رود

باز چون گریه کنم تا به کمر باز آید

شعر جگر سوخته

از خوردن جگر جگر من کباب شد

نبود سزای خورد کبابی که من خورم

هرگز نخوردم آب خوش خویش در جگر

تیغ است بی تو قطره آبی که من خورم

شعر جگرم سوخت

ز بس که خون جگر می فروخورد به زمین

زمین ز خون جگر بسته چون جگر بینی

اگر جهان همه از پس کنی نمی دانم

که در جهان ز دریغا چه بیشتر بینی

شعر جگرخونی

توئی که بیخبری از گداز دل ورنه

بذوق خون جگر سنگ هم جگر ساز است

نگاه دار عنان امل اگر مردی

سوار عمر بکم فرصتی گرو تاز است

جگر گوشه شعر

تیر آهی که به صد زور گشایم ز جگر

از نگونساری طالع به جگر برگردد

جان شیرین نکند یاد ز دنیای خسیس

به نی خشک محال است شکر برگردد

شعر جگر مادر

گر بر جگر کوه گذارند شود آب

داغی که ز عشق تو نهان در جگر ماست

روشن شود از ریختن اشک، دل ما

ابریم که روشنگر ما در جگر ماست

شعر جگر شیر نداری

گر لاله راست داغ جگرسوز بر جگر

وامی گرفته از جگر داغدار ما

معلوم نیست، کاین قطعات سیاه رنگ

ابر است، یا که دود دل بی قرار ما

شعری درباره ی ماه محرم

اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین

مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین

هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو

از بس که سوختم جگرم آب شد حسین

جانسوز تر ز داغ تو دیگر کسی ندید

خورشید هم ز داغ تو در تاب شد حسین

شعر در مورد جگر

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد اسم امیر

شعر در مورد اسم احسان

شعر در مورد اسم آرزو

شعر در مورد اسم امین

شعر در مورد اسم پگاه

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد جفت شیش

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۱ ق.ظ

شعر در مورد جفت شیش

شعر در مورد جفت شیش ,شعر در مورد جفت شش,شعر درباره جفت شش,شعر جفت شیش,شعر جفت شیش امیر تتلو,شعر آهنگ جفت شیش,شعر جفت شش,متن شعر جفت شیش تتلو,شعر جفت شش تتلو,دانلود شعر جفت شیش از تتلو,دانلود شعر جفت شیش,دانلود شعر جفت شیش امیرتتلو,شعر در مورد جفت شیش,دانلود شعر جفت شیش امیر تتلو,متن اهنگ جفت شیش,متن اهنگ جفت شیش

شعر در مورد جفت شیش

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جفت شیش برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

تاس من

جفت شش

هم که می آورد؛

باز هم خانه،مارها

سهم من است…

شعر در مورد جفت شیش

زنـــــــدگی

تاس خـــوب آوردن نیست

با تاس بــد،

خــــوب بازی کردن است

شعر در مورد جفت شش

لب وا بکنی دل به تپش می آید

در تخته ی عشق، جفت شش می آید

من صاحب شش دانگ دلت می شوم

و روی رقبا دوباره کش می آید!

برای دیدن مطلب اصلی اینجا کلیک نمایید.

 

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد جغرافیا

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۱ ق.ظ

شعر در مورد جغرافیا

شعر در مورد جغرافیا ,شعر درباره جغرافیا,شعر در مورد جهت های جغرافیایی,شعری درباره جغرافیا,شعر درباره ی جغرافیا,شعری درباره ی جغرافیا,شعر جغرافیایی,شعر جبر جغرافیایی,شعر جبر جغرافیایی محسن نامجو,شعر جبر جغرافیایی نامجو,شعر جغرافیا کاظمی,شعر جغرافیای کاظمی,شعر جغرافیا از کاظمی,شعر جغرافیای عشق,شعر جغرافیا پنجم

شعر در مورد جغرافیا

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جغرافیا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

روزی نو

آغازی نو

جغرافیای بوسه ی من، کجایی؟

تا در سپیده های تو پهلو گیرم

برای دیدن مطلب اصلی اینجا کلیک نمایید.

 

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد جغد

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۱ ق.ظ

شعر در مورد جغد

شعر در مورد جغد ,شعر درباره جغد شب,شعری در مورد جغد,شعر زیبا در مورد جغد,شعر درباره جغد,شعر کودکانه در مورد جغد,شعر نو درمورد جغد,شعری درباره جغد,اشعار زیبا در مورد جغد,شعر درباره ی جغد,شعر نو درباره جغد,شعر کودکانه درباره جغد,شعر نو کوتاه درباره جغد,شعر جغد

شعر در مورد جغد

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جغد برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

جانانم

آن گاه که در گذشتم ، از من شمش طلا مساز

تا در خزانه ی بانک ها که همچون گورستان است

احساس وحشت نکنم

و نیز از من مترسکی برای پرندگان در مزرعه تعبیه مکن

تا یخ بندان مرا منجمد نکند

و جغدها مرا دشمن نپندارند

شعر در مورد جغد

من جغد پیری هستم

که شیشه ای نیافته ام برای تاریکی

می ترسم رویایم به شاخه ها گیر کند

می ترسم بیدار شوم و ببینم

شعر درباره جغد شب

نیمه شب ابری به پهنای سپهر

می رسد از راه و می تازد به ماه

جغد می خندد به روی کاج پیر

شاعری می ماند و شامی سیاه

شعری در مورد جغد

من راندگان بارگاه شاعران را

در کلبه ی چوبین شعرم می پذیرم

افسانه می پردازم از جغد

شعر زیبا در مورد جغد

جغد هم پرنده ای زیبا بود

اما محکوم بود بر درختش همیشه تنها بودن

به جرم با خبر بودن و صادقانه در باغ بودن

هنوز هم خیره می ماند به تحیر بر ما

که چه نا مفهوم است تعمیم دروغ به توان آدمها

و سکوت جغد چه ملامت بار است

و فراخوانش ما را آخر کار است …

شعر درباره جغد

مردمان ز نگاهش می ترسند

در قفس جغدی نیست

شومی چشمش را قسمت

نفر بعدی کیست ؟!

شعر کودکانه در مورد جغد

دل من میخی بر دیوار نیست

که کاغذپاره‌های عشق را بر آن بیاویزی

و چون دلت خواست آن را جدا کنی

ای دوست! خاطره در برابر خاطره

نسیان در برابر نسیان

و آغازگر ستمگرترست

این است حکمت جغد.

شعر نو درمورد جغد

لبخندها فسرد

پیوندها گسست

آوای لای لای زنان در گلو شکست

گلبرگ آرزوی جوانان بخاک ریخت

جغد فراق بر سر ویرانه ها نشست

شعری درباره جغد

دل ویران من اندر غلط ار جغد درآید

بزند عکس تو بر وی کند آن جغد همایی

هله یک قوم بگریند و یکی قوم بخندند

ره عشق تو ببندند به استیزه نمایی

اشعار زیبا در مورد جغد

نعمت دنیا نصیب دل سیاهان می شود

جغد دارد زیر پر گنج خراب افتاده را

چون نگردد عمر کوته، گر چه جاویدان بود

رشته در قبضه صد پیچ و تاب افتاده را؟

شعر درباره ی جغد

داغ برگ عیش گردد در دل ناشاد ما

جغد می گردد همایون در خراب آباد ما

جنبش گهواره خواب طفل را سازد گران

از تزلزل بیش محکم می شود بنیاد ما

شعر نو درباره جغد

ساده لوحانی که در معموره می جویند گنج

غافلند از سایه جغد همایون فال ما

جبهه ای داریم از آیینه دل صاف تر

می توان از یک نظر دریافتن احوال ما

شعر کودکانه درباره جغد

بخیل آسوده است از فکر تعمیر دل سایل

که چشم جغد داند توتیا گرد خرابی را

نگردد جمع با طول امل جمعیت خاطر

خلاصی از کشاکش نیست این موج سرابی را

شعر نو کوتاه درباره جغد

چند از دور کسی دست بر آتش دارد؟

رشته فرسود ادب شد پر پروانه ما

صائب از بس که پریشانی خاطر جمع است

جغد وحشت کند از سایه ویرانه ما

شعر جغد

در پریخانه ما جغد هما می گردد

صبح شنبه خجل است از شب آدینه ما

شسته رو می شود از گرد یتیمی صائب

گوهری را که فتد راه به گنجینه ما

شعر در مورد جغد

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد گریه

شعر در مورد اسم طاهره

شعر در مورد شب یلدا

شعر در مورد گربه

شعر در مورد اسم کوروش

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد جفای روزگار

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۰ ق.ظ

شعر در مورد جفای روزگار

شعر در مورد جفای روزگار ,شعر درباره جفای روزگار,شعر برای جفای روزگار,شعر در باره جفای روزگار,شعر با جفای روزگار,شعر درمورد جفای روزگار,شعر با کلمه جفای روزگار,شعر با کلمه ی جفای روزگار,شعری در مورد جفای روزگار,شعری درباره جفای روزگار,شعر درباره ی جفای روزگار,شعر کودکانه در مورد جفای روزگار,شعر مفهومی در مورد جفای روزگار,شعرهای کودکانه در مورد جفای روزگار

شعر در مورد جفای روزگار

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جفای روزگار برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

معشوقه به رنگ روزگارست

با گردش روزگار یارست

برگشت چو روزگار و آن نیز

نوعی ز جفای روزگارست

شعر در مورد جفای روزگار

جور دلدار و جفای روزگار

می کشد هر یک دگرسانم، دریغ

گر چه خندم گاه گاهی همچو شمع

در میان خنده گریانم، دریغ

شعر درباره جفای روزگار

جور دلدار و جفای روزگار

گرچه دشوار است، آسان می کشم

از پی عشق پری رخساره ای

زحمتی هر دم ز دیوان می کشم

شعر برای جفای روزگار

دلم می شد به نظاره که باد افگند زلفش را

نیاید باز، ور خواهد که هم در ره شب افتادش

جفای روزگار و جور خوبان خسرو مسکین شد

آبستن ز غم، ای کاش که مادر نمی زادش

شعر در باره جفای روزگار

از جفای ظالمان و گرم و سرد روزگار

یک جهان مظلوم را لب خشک نانی دیده تر

اشکم گورست و پهلوی لحد بر پشت خاک

گر کسی خواهد که اندر مأمنی سازد مقر

شعر با جفای روزگار

هر که چون صائب کند

قطع طمع از روزگار

در مذاقش لطف گردون

و جفای او یکی است

شعر درمورد جفای روزگار

آنکه همواره جفا بود و ستم عادت او

کرد آهنگ وفا و ز جفا باز آمد

به دعا  پیش خود آوردمش، اما عجب است

در جهان عمر کسی کی به دعا باز آمد

شعر با کلمه جفای روزگار

باوفا یارا جفا آموختی

این جفا را از کجا آموختی

کو وفاهای لطیفت کز نخست

در شکار جان ما آموختی

شعر با کلمه ی جفای روزگار

صد لطف از کردگار وز لب تو یک سخن

صد ستم از روزگار وز دل تو یک جفا

از رخ تو کس نداد هیچ نشانی تمام

وز مژه تو نکرد هیچ خدنگی خطا

شعری در مورد جفای روزگار

عمری کرشمه اش بشکست دلم گماشت

اما بر آن کرشمه جفا کرد روزگار

آمیزشی چو شیر و شکر داد عاقبت

ما را ز هم بحیله جدا کرد روزگار

شعری درباره جفای روزگار

بر خستگان جفا و ستم بیش از این مکن

آخر نگاه کن به جفاهای روزگار

دامن ز صحبت من بیچاره در مکش

دست عبید و دامن لطف تو زینهار

شعر درباره ی جفای روزگار

داد مرا روزگار مالش دست جفا

با که توانم نمود نالش از این بی وفا

در سرم افکند چرخ با که سپارم عنان

بر لبم آورده جان با که گزارم عنا

شعر کودکانه در مورد جفای روزگار

من از جفای روزگار ،طعنه فراوان دیده ام

هم از غریب از آشنا ،ولله من رنجیده ام

ازرده خاطر گشته ام ،از باد سرد سرنوشت

با درد دلهای زیاد ، از خنده هم رنجیده ام

شعر مفهومی در مورد جفای روزگار

غم گر ببارد بر سرت، باران همیشه خوب نیست

کافر نمی باشم ولی ، از آسمان رنجیده ام

دیگر نشد شعرم مرا ، آرام بخش ای وای من

امشب دگر از شعر ها ،حتی زخود رنجیده ام

شعرهای کودکانه در مورد جفای روزگار

خلوت گه من در جهان ،کنج اتاقی خلوت است

باور کنید دیگر از این خلوت گهم رنجیده ام

از فصلهای سال اگر پرسی کدامش بهتر است

من از تمام فصلها تک تک ز دل رنجیده ام

گر روز دارد یک صفا شب هم صفای دیگری

افسوس حتی از شب و روز خدا رنجیده ام

بازم که شد سنگ صبور شعرت تمامیش گله

ازاین دل دائم صبور اینبار من رنجیده ام

دانلود شعر غمگین تنهایی

با من حرف بزن

من تنها تنهایی هستم

که جز تو

کسی‌ نمی تواند شریک تنهاییم باشد

با من حرف بزن

که من تنها صدایی هستم

که بی‌ تو در سکوت خود خیره می‌‌شوم

با من حرف بزن

که روزگارم نه که نمی گذرد

که تمام دنیای من بی‌ تو جمعه می‌‌گذرد.

شعر در مورد تولد خودم

مهربانم !

یک جهان قاصدک ناز به راهت باشد

بوی گل ، نذر قشنگی نگاهت باشد

و خداوند شب و روز و تمام لحظات

با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد

تولدت مبارک

شعر در مورد جفای روزگار

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد آمدن رمضان

شعر در مورد اسم بهار

شعر در مورد معذرت خواهی

شعر در مورد مهتاب

شعر در مورد برف

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد جفای یار

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۰ ق.ظ

شعر در مورد جفای یار

شعر در مورد جفای یار ,شعر درباره جفای یار,شعر برای جفای یار,شعر در باره جفای یار,شعر با جفای یار,شعر درمورد جفای یار,شعر با کلمه جفای یار,شعر با کلمه ی جفای یار,شعری در مورد جفای یار,شعری درباره جفای یار,شعر درباره ی جفای یار,شعر کودکانه در مورد جفای یار,شعر مفهومی در مورد جفای یار,شعرهای کودکانه در مورد جفای یار

شعر در مورد جفای یار

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جفای یار برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

به یاد روی گلبوی گل اندام

همه شب خار دارم زیر پهلو

تحمل کن جفای یار سعدی

که جور نیکوان ذنبیست معفو

شعر در مورد جفای یار

یار آن بود که صبر کند بر جفای یار

ترک رضای خویش کند در رضای یار

گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ

بیند خطای خویش و نبیند خطای یار

شعر درباره جفای یار

چو گشتی آشنای یار اینجا

تو منگر بر جفای یار اینجا

حقیقت بر جفای او وفایست

وفای تو یقین عین لقایست

شعر برای جفای یار

شاعر زدرد عاشق شوریده غافلست

او ومدیح مردم و ما وثنای یار

از یار اگر جفا رسدت سیف صبر کن

یار آن بود که صبر کند بر جفای یار

شعر در باره جفای یار

مردم ز جفای تو و کس زنده نماند

در عالم اگر یار وفادار نبودی

دشوار شد احوال من و دوست نداند

گر دوست بدانستی، دشوار نبودی

شعر با جفای یار

سخن هایی، که دارم از جفای چرخ، بنگارد

ستم هایی، که دیدم از فراق یار،بنویسد

ازین بیچارگی شرحی دهد در نامه، کان دلبر

چه برخواند جواب اوحدی ناچار بنویسد

شعر درمورد جفای یار

هر دم برم به گریه پناه از فراق یار

آه! از جفای دشمن و آه از فراق یار!

نشگفت! اگر شکسته شوم در غمش، که هست

بارم چو کوه و روی چو کاه از فراق یار

شعر با کلمه جفای یار

بکش جفای رقیبان مدام و جور حسود

که سهل باشد اگر یار مهربان داری

به وصل دوست گرت دست می دهد یک دم

برو که هر چه مراد است در جهان داری

شعر با کلمه ی جفای یار

وجود خسته من زیر بار جور فلک

جفای یار به سربار بر نمی گیرد

رواست گر نکند یار دعوی

یاری چو بار غم ز دل یار بر نمی گیرد

شعری در مورد جفای یار

من نمی یارم از جفای رقیب

درد با یار مهربان گفتن

وان که با یار هودجش

نظرست نتواند به ساربان گفتن

شعری درباره جفای یار

ای دل ز جفای یار مندیش

در نه قدم و ز کار مندیش

جوینده در ز جان نترسد

گل می طلبی ز خار مندیش

شعر درباره ی جفای یار

جفای یار بینی تن فرو ده

در این اندیشه جان و تن فرو ده

چو معشوقت درون خانه پیداست

چرا جان و دلت اینجای شیداست

شعر کودکانه در مورد جفای یار

اگر به خواب گریزی به خواب دربینی

جفای یار و سقط های آن نکوکردار

تراش چوب نه بهر هلاکت چوبست

برای مصلحتی راست در دل نجار

شعر مفهومی در مورد جفای یار

غلام عشق حاشا کز جفای یار بگریزد

نه عاشق بلهوس باشد که از آزار بگریزد

ببر، گر بلبلی درد سر بیهوده از گلشن

که گوید عاشق روی گلم و ز خار بگریزد

شعرهای کودکانه در مورد جفای یار

به بزم وصل اگر عمری درآیی

نمی ارزد به یک ساعت جدایی

جفای هجر دشوار است بسیار

بر آن کس خاصه کو خو کرده با یار

شعر در مورد جفای یار

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد درد

شعر در مورد مقام زن

شعر در مورد طوفان

شعر در مورد درخت

شعر در مورد آفرین

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد جفای دوست

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۰ ق.ظ

شعر در مورد جفای دوست

شعر در مورد جفای دوست ,شعر درباره جفای دوست,شعر برای جفای دوست,شعر در باره جفای دوست,شعر با جفای دوست,شعر درمورد جفای دوست,شعر با کلمه جفای دوست,شعر با کلمه ی جفای دوست,شعری در مورد جفای دوست,شعری درباره جفای دوست,شعر درباره ی جفای دوست,شعر کودکانه در مورد جفای دوست,شعر مفهومی در مورد جفای دوست,شعرهای کودکانه در مورد جفای دوست

شعر در مورد جفای دوست

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جفای دوست برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

دلم سوجه ز غصه وربریجه

جفای دوست را خواهان ترستم

مو آن عودم میان آتشستان

که این نه آسمانها مجمرستم

شعر در مورد جفای دوست

طریق عشق رهبر برنتابد

جفای دوست داور برنتابد

به عیاری توان رفتن ره عشق

که این ره دامن تر برنتابد

شعر درباره جفای دوست

از جور تو هم در تو گیرم

وز دست تو هم بر تو نالم

چون دوست موافقست سعدی

سهلست جفای خلق عالم

شعر برای جفای دوست

از جور و جفای بی وفا دوست

چون شد دل خسته بلا دوست

مائیم غلام و یار مولا

مائیم گدا و پادشا دوست

شعر در باره جفای دوست

حاشا! که غیر دوست کند جا بچشم من

دیدن نمیتوان دگری را بجای دوست

از دوست، هر جفا که رسد، جای منتست

زیرا که نیست هیچ وفا چون جفای دوست

شعر با جفای دوست

مرنج اگر نبود در خورت کباب دلم

تو میهمان عزیزی و هست این مرغوب

کشد برای تو خسرو جفای مدعیان

که بهر دوست ز کرمان جفا کشد ایوب

شعر درمورد جفای دوست

جفای دوست به مقدار دوستیست عزیز

عزیز عشق شناسد حلاوت المش

چه جای بانگ مؤذن بدین دل بد روز؟

که روزگار بسر شد به طاعت صنمش

شعر با کلمه جفای دوست

ای دوست دل از جفای دشمن درکش

با روی نکو شراب روشن درکش

با اهل هنر گوی گریبان بگشای

وز نااهلان تمام دامن درکش

شعر با کلمه ی جفای دوست

محب دوست نیندیشد از جفای رقیبان

ترا که شوق حرم نیست غم بود ز حرامی

چه باشد ار به عنایت نظر کنی سوی خواجو

چرا که لطف تو عامست و آن ستم زده عامی

شعری در مورد جفای دوست

ز دوستان به جفا سیرگشت مردی نیست

جفای دوست زنم گر نه مردوار کشم

چو می توان به صبوری کشید جور عدو

چرا صبور نباشم که جور یار کشم

شعری درباره جفای دوست

گر تیر جفای دشمنان می آید

دلتنگ مشو که دوست می فرماید

بر یار ذلیل هر ملامت کآید

چون یار عزیز می پسندد شاید

شعر درباره ی جفای دوست

یارب مرا به آرزوی خویشتن رسان!

یا از دل و دماغ من این آرزو ببر

خو کرده است بر دل تنگ، جور دوست

سلمان! جفای آن صنم تنگ خود ببر

شعر کودکانه در مورد جفای دوست

ترا چون دل دهد یارا نگویی

که چون دشمن جفای دوست جویی

نه بس بود آنکه از پیشم برفتی

که رفتی نیز یار تو گرفتی

شعر مفهومی در مورد جفای دوست

اگر نالم همی بر داد نالم

که اینست از جفای دوست حالم

دلم گوید مرا از بس که نالی

به ناله زیرنالان را همالی

شعرهای کودکانه در مورد جفای دوست

چه خوش بود آن جفای دوست چندان

فرو بردن به لب از خشم دندان

چه خوش بود آن به وصلاندر عتابش

چه خوش بود آن به ناز اندر حجابش

شعر در مورد تنهایی عاشقانه

من آن گلبرگ مغرورم نمی میرم ز بی آبی

ولی بی دوست میمیرم در این مرداب تنهایی

شعری در مورد تولد دوست

شب میلاد تو ای دوست برای دل من

شب میلاد همه خوبی هاست . . .

تولدت مبارک

شعر در مورد جفای دوست

بیشتر بخوانید :

جملات عاشقانه انگلیسی

 شعر ضد پسر

شعر در مورد اسم باران

جملات عاشقانه

شعر در مورد عمر

  • شعیب دهانی