گلچین زیباترین شعر در مورد جگر
شعر در مورد جگر
شعر در مورد جگر ,شعر درباره جگر,شعر جگر خونی,شعر های جگر خونی,شعر جگر سوز,شعر عاشقانه جگر سوز,شعر های جگر سوز,شعر جگر,شعر جگر سوخته,شعر جگرم سوخت,شعر جگرخونی,جگر گوشه شعر,شعر جگر مادر,شعر جگر شیر نداری,شعر جگر گوشه شهریار,شعر جگر شیر نداری سفر عشق مرو
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جگر برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
ای جگر گوشه کیست دمسازت
با جگر حرف میزند سازت
تارو پودم در اهتزاز آرد
سیم ساز ترانه پردازت
شعر در مورد جگر
جگر از بس جگر که خورد بسوخت
شربت نو جگر نواز فرست
آز من تشنه سخای تو شد
جرعه ریز سخا به آز فرست
شعر درباره جگر
هر چراغی که به باد نفسش بنشانم
باز هم در نفس از تف جگر درگیرم
چه نشینم که قدر سوخت مرا
در غم تو برنشینم در میدان قدر درگیرم
شعر جگر خونی
جایی که جگر سوزد مردان و جگرخواران
در خون جگر میرد هر کو ز جگر ترسد
گفتی دلت از هجرم می ترسد و می سوزد
بی وصل تو هر ساعت دل سوخته تر ترسد
شعر های جگر خونی
بی جگر خوردن دمی در من نگر
کز جگر خوردن جگر می سوزدم
گفت با من ساز تا کم سوزمت
گر نمی سازم بتر می سوزدم
شعر جگر سوز
به چشم های جگر گوشه ات که بیش مرا
مخور جگر که مرا خود فلک جگر خوار است
به جان شاه که در نگذرانی از امروز
که نگذرم ز سر این صداع و ناچار است
شعر عاشقانه جگر سوز
عاشق چو شوی تیغ به سر باید خورد
زهری که رسد همچو شکر باید خورد
هر چند ترا بر جگر آبی نبود
دریا دریا خون جگر باید خورد
شعر های جگر سوز
از خار ببندد گذر چشم و ندانم
جز تو دگری کاین گذر بسته گشاید
از گریه جگر بست دلم اهل دلی کو؟
کز چهره خسرو جگر بسته گشاید
شعر جگر
طرفه تیریست که بر سینه زند هجرانش
کز جگر بگذرد و هم به جگر باز آید
گاه گربه رسد آبم به کمر، باز رود
باز چون گریه کنم تا به کمر باز آید
شعر جگر سوخته
از خوردن جگر جگر من کباب شد
نبود سزای خورد کبابی که من خورم
هرگز نخوردم آب خوش خویش در جگر
تیغ است بی تو قطره آبی که من خورم
شعر جگرم سوخت
ز بس که خون جگر می فروخورد به زمین
زمین ز خون جگر بسته چون جگر بینی
اگر جهان همه از پس کنی نمی دانم
که در جهان ز دریغا چه بیشتر بینی
شعر جگرخونی
توئی که بیخبری از گداز دل ورنه
بذوق خون جگر سنگ هم جگر ساز است
نگاه دار عنان امل اگر مردی
سوار عمر بکم فرصتی گرو تاز است
جگر گوشه شعر
تیر آهی که به صد زور گشایم ز جگر
از نگونساری طالع به جگر برگردد
جان شیرین نکند یاد ز دنیای خسیس
به نی خشک محال است شکر برگردد
شعر جگر مادر
گر بر جگر کوه گذارند شود آب
داغی که ز عشق تو نهان در جگر ماست
روشن شود از ریختن اشک، دل ما
ابریم که روشنگر ما در جگر ماست
شعر جگر شیر نداری
گر لاله راست داغ جگرسوز بر جگر
وامی گرفته از جگر داغدار ما
معلوم نیست، کاین قطعات سیاه رنگ
ابر است، یا که دود دل بی قرار ما
شعری درباره ی ماه محرم
اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین
مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین
هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو
از بس که سوختم جگرم آب شد حسین
جانسوز تر ز داغ تو دیگر کسی ندید
خورشید هم ز داغ تو در تاب شد حسین
شعر در مورد جگر
بیشتر بخوانید :
شعر در مورد اسم امیر
شعر در مورد اسم احسان
شعر در مورد اسم آرزو
شعر در مورد اسم امین
شعر در مورد اسم پگاه
- ۹۷/۰۷/۰۵