شماتت

شماتت

شماتت

شماتت

گلچین زیباترین شعر در مورد خواب

جمعه, ۶ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۳۹ ب.ظ

شعر در مورد خواب

شعر در مورد خواب,شعر در مورد خواب معشوق,شعر در مورد خواب و رویا,شعر در مورد خواب غفلت,شعر در مورد خواب دیدن,شعر در مورد خواب شیرین,شعر در مورد خوابیدن,شعر در مورد خوابگاه,شعر در مورد خواب یار,شعر در مورد خواب یار,شعر درباره خواب معشوق,شعر در مورد خواب دیدن معشوق,شعر درباره خواب و رویا,شعر درباره خواب غفلت,شعری در مورد خواب غفلت,شعر در مورد خواب دیدن یار,شعری در مورد خواب دیدن,شعر درباره خواب دیدن,شعری درمورد خواب دیدم,شعر درباره خواب شیرین,شعری درباره خواب شیرین,شعری در مورد خوابیدن,شعر طنز در مورد خوابیدن,شعر در مورد خوب خوابیدن,شعر درمورد خوابیدن,شعر در مورد بی خوابی,شعر در مورد بی خوابی,شعر در مورد خوابیدن معشوق,شعر در مورد زود خوابیدن,شعر درباره خوابیدن,شعر طنز در مورد خوابگاه,شعر درباره خواب یار,شعر درمورد خواب یار,شعر خواب,شعر خواب تو,شعر خوابهای طلایی,شعر خواب عاشقانه,شعر خوابیدن,شعر خواب تو را دیدم,شعر خواب تورا,شعر دیشب خواب تو را دیدم,شعر دیدم تو خواب وقت سحر,شعر دیشب تو خواب وقت سحر,شعر چشم تو خواب میرود,شعر دیشب تو خواب وقت سحر,شعر امشب تو خواب وقت سحر,شعر دیدم تو خواب وقت سحر,متن شعر خوابهای طلایی,شعر های خواب عاشقانه,شعر خواب عاشق,شعر خواب عاشقی,شعر بی خوابی عاشقانه,شعر در مورد خواب عاشقانه,شعر عاشقانه خواب دیدن,تعبیر خواب شعر عاشقانه,شعر خوابیدن معشوق,شعر خوابیدن یار,شعر خوابیدن عشق,شعر خوابیدن طنز,شعر درباره خوابیدن,شعر برای خوابیدن,شعر عاشقانه خوابیدن,شعر برای خوابیدن کودک,شعر در مورد خوابیدن,شعر در وصف خواب,شعر در وصف خواب یار,شعر در وصف خوابیدن,شعری در وصف خواب,شعری در وصف خواب معشوق,شعری در وصف بی خوابی,شعر در وصف بی خوابی

شعر در مورد خواب

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد خواب برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

دستم را

به زیبایی تو نزدیک می کنم

و خواب از سرم می پرد

حتما که نباید

فنجان را سر کشید

گاهی قهوه از چشم ها

در جان می چکد.

شعر پدر , شعر در مورد پدر , شعر درباره پدر , شعر در وصف پدر

شعر در مورد خواب

به من فکر کن

قبل از خواب

در لحظه های مکاشفه

در آخرین ثانیه هشیاری

بگذار پروانه ای که روی شانه ات نشسته

عطر گیسوان مرا نفس بکشد

در آن سوی مرزهایی که

بین ما فاصله انداخته

تعبیر خواب سگ , تعبیرخواب سگ , سگ در خواب دیدن , تعبیر خواب سگ سیاه هار

شعر در مورد خواب معشوق

در بیداری خواب دیدم

آمده ای

می خندی

مهربانی ات نور می پاشد

به دل تاریک و خسته ی من …

تو را که آسمان

استعاره ای از پشت پلک های توست

چه نیازی ست

به کبوتر بال و پر شکسته ای چون من …

شعر دوست , شعر در مورد دوست , شعر درباره دوست , شعر در وصف دوست

شعر در مورد خواب و رویا

حالم خوب است!

هنوز خواب می بینم ابری می آید 

و مرا

تا سرآغازِ روییدن

بدرقه می کند.

شعر برادر , شعر در مورد برادر , شعر درباره برادر , شعر در وصف برادر

شعر در مورد خواب غفلت

همیشه که نباید 

من باشم و

اتفاق چشمان تو 

به جان خواب های من بیافتد!

گاهی هم باید

فاجعه ی لبان من 

به جان هوست بیافتد… !

شعر خواهر , شعر در مورد خواهر , شعر درباره خواهر , شعر در وصف خواهر

شعر در مورد خواب دیدن

اینجا

همین جا

نزدیک همین تنفس بى خواب

تــو را

طـورى نزدیک به لمسِ هـوا حس مى کنم

که گنجشک تشنه، عطـرِ باران را

شعر زندگی , شعر در مورد زندگی , شعر درباره زندگی , شعر در وصف زندگی

شعر در مورد خواب شیرین

همه شب سجده برآرم،

که بیایی تو به خوابم

و در آن خواب بمیرم،

کـه تو آیی و بمانی …

شعر مهر ماه , شعر در مورد مهر ماه , شعر درباره مهر ماه , شعر در وصف مهر ماه

شعر در مورد خوابیدن

هر که در خواب خیال لب خندان تو دید

خواب از او رفت و خیال لب خندان ننشست

شعر عشق , شعر در مورد عشق , شعر درباره عشق , شعر در وصف عشق

شعر در مورد خوابگاه

همه شب سجده برآرم که بیایی تو به خوابم

و در آن خواب بمیرم که تو آیی و بمانی

شعر گل , شعر در مورد گل , شعر درباره گل , شعر در وصف گل

شعر در مورد خواب یار

شب

گهواره‌ای ‌ست

که تا صبح

یاد تــو را

در خواب‌های من

تاب می‌دهد…

شعر شب بخیر , شعر در مورد شب بخیر , شعر درباره شب بخیر , شعر در وصف شب بخیر

شعر در مورد خواب یار

به‌خواب می‌روم، تو را خوب نگاه می‌کنم

می‌روم

به دست‌هایِ تو می‌رسم

به‌آن کشیده‌یِ تمیز!

دارم این دلیلِ “تو را دوست دارم” را پیدا می‌کنم.

شعر صبح بخیر , شعر در مورد صبح بخیر , شعر درباره صبح بخیر , شعر در وصف صبح بخیر

شعر درباره خواب معشوق

امروز برای تو پیراهنی خریده‌ام

لطیف وُ نرم

مثل چشم‌هایت

که تابستان به تنت نرسد

فردا برای تو شال می‌گیرم

که باد موهایت را جایی تعریف نکند

دیروز هم که دیدی

چه‌قدر برای تو ناز خریدم!

حالا بخواب !

می‌خواهم برای خود یک خوابِ آب‌دار بخرم.

شعر عید غدیر , شعر در مورد عید غدیر , شعر درباره عید غدیر , شعر در وصف عید غدیر

شعر در مورد خواب دیدن معشوق

روح من سالهاست

منتظر است

منتظر یک اتفاق

اتفاقی که بیافتد:

“افتادن تو در آغوش من”

منی که جسمش را به سختی می‌خواباند

خوابیدنی که در آن روح من سالهاست که بیدار است

بیداری‌ای که دلیلش تو هستی

تویی که نبودنت هزار ساعت تنهایی است

تنهایی گفتن ندارد

همه خوب می‌دانند از چه می‌گویم

شعر تنهایی , شعر در مورد تنهایی , شعر درباره تنهایی , شعر در وصف تنهایی

شعر درباره خواب و رویا

آرامم

دارم برای تو خواب می‌بینم

خوابی خوب

خوابی خوش

خوابی پر از چشم‌هایِ قشنگِ تو

صدای جانم گفتن تو و

برای تو بودن من

شعر تولد , شعر در مورد تولد , شعر درباره تولد , شعر در وصف تولد

شعر درباره خواب غفلت

 خواب نخواهد بگریزد ز خواب

آنک بدیدست تماشای شب

شعر ماه محرم , شعر در مورد ماه محرم , شعر درباره ماه محرم , شعر در وصف ماه محرم

شعری در مورد خواب غفلت

 از یاد لقای یار بی خواب

از خواب شدستمان فراموش

شعر لیاقت , شعر در مورد لیاقت , شعر درباره لیاقت , شعر در وصف لیاقت

شعر در مورد خواب دیدن یار

 خواب من صد پرده از دولت بود بیدارتر

خواب را در خواب بیند آن که خواب از من گرفت!

شعر لب , شعر در مورد لب , شعر درباره لب , شعر در وصف لب

شعری در مورد خواب دیدن

 دل بدین آشفته خواب اندر مبند

پیش کو از تو بتابد زو بتاب

شعر لبخند , شعر در مورد لبخند , شعر درباره لبخند , شعر در وصف لبخند

شعر درباره خواب دیدن

 عمر خود خواب جهان است، چرا خسپی؟

بر سر خواب جهان خواب دگر مگزین

شعر ادب , شعر در مورد ادب , شعر درباره ادب , شعر در وصف ادب

شعری درمورد خواب دیدم

 خواب خوش دیدن، کند در چشم شیرین خواب را

می شود چندان که خواب ما پریشان مفت ماست

شعر انسانیت , شعر در مورد انسانیت , شعر درباره انسانیت , شعر در وصف انسانیت

شعر درباره خواب شیرین

 قضا چو خواب مرا بست ای جوان تو برو

که خواب فوت شدت خواب را قضاست بخسب

شعر تهران , شعر در مورد تهران , شعر درباره تهران , شعر در وصف تهران

شعری درباره خواب شیرین

 گفت بنه تو نیش را تازه مکن تو ریش را

خواب بکن تو خویش را خواب مرو حسام دین

شعر آسمان , شعر در مورد آسمان , شعر درباره آسمان , شعر در وصف آسمان

شعری در مورد خوابیدن

 گفتم صنما لاله رخا دلدارا

در خواب نمای چهره باری یارا

گفتا که روی به خواب بی ما وانگه

خواهی که دگر به خواب بینی ما را

شعر خداحافظی , شعر در مورد خداحافظی , شعر درباره خداحافظی , شعر در وصف خداحافظی

شعر طنز در مورد خوابیدن

 قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست

قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا

شعر مرگ , شعر در مورد مرگ , شعر درباره مرگ , شعر در وصف مرگ

شعر در مورد خوب خوابیدن

 خواب بیداران ببستی وان گه از نقش خیال

تهمتی بر شب روان خیل خواب انداختی

شعر ماه اردیبهشت , شعر در مورد ماه اردیبهشت , شعر درباره ماه اردیبهشت , شعر در وصف ماه اردیبهشت

شعر درمورد خوابیدن

 چون من خیال رویت جانا به خواب بینم

کز خواب می نبیند چشمم بجز خیالی

بخواب عشقم , بخواب عشقم شعر , بخواب عشقم شعرنو , آسوده بخواب عشقم

شعر در مورد بی خوابی

 در خواب بدم مرا خردمندی گفت

کز خواب کسی را گل شادی نشکفت

کاری چکنی که با اجل باشد جفت

می خور که بزیر خاک میباید خفت

شعر موفقیت , شعر در مورد موفقیت , شعر درباره موفقیت , شعر در وصف موفقیت

شعر در مورد بی خوابی

 خواب آور است زمزمه جویبارها

در خواب رفته بخت من از هایهای اشک

شعر دلتنگی , شعر در مورد دلتنگی , شعر درباره دلتنگی , شعر در وصف دلتنگی

شعر در مورد خوابیدن معشوق

 چشم سعدی به خواب بیند خواب

که ببستی به چشم سحارت

شعر آتش , شعر در مورد آتش , شعر درباره آتش , شعر در وصف آتش

شعر در مورد زود خوابیدن

 چشمت خوشست و بر اثر خواب خوشترست

طعم دهانت از شکر ناب خوشترست

شعر پاییز , شعر در مورد پاییز , شعر درباره پاییز , شعر در وصف پاییز

شعر درباره خوابیدن

 دوش آرزوی خواب خوشم بود یک زمان

امشب نظر به روی تو از خواب خوشترست

شعر امام علی , شعر در مورد امام علی , شعر درباره امام علی , شعر در وصف امام علی

شعر طنز در مورد خوابگاه

 به خواب درنرود چشم بخت من همه عمر

گرش به خواب ببینم که در کنار منست

شعر دوستت دارم , شعر در مورد دوستت دارم , شعر درباره دوستت دارم , شعر در وصف دوستت دارم

شعر درباره خواب یار

 گفتم مگر به خواب ببینم خیال دوست

اینک علی الصباح نظر بر جمال دوست

شعر گذر عمر , شعر در مورد گذر عمر , شعر درباره گذر عمر , شعر در وصف گذر عمر

شعر درمورد خواب یار

 ای خواب گرد دیده سعدی دگر مگرد

یا دیده جای خواب بود یا خیال دوست

شعر کلیسا , شعر در مورد کلیسا , شعر درباره کلیسا , شعر در وصف کلیسا

شعر خواب

 امشب آن نیست که در خواب رود چشم ندیم

خواب در روضه رضوان نکند اهل نعیم

شعر کودکی , شعر در مورد کودکی , شعر درباره کودکی , شعر در وصف کودکی

شعر خواب تو

 شبی خیال تو گفتم ببینم اندر خواب

ولی ز فکر تو خواب آیدم خیالست این

شعر کمک , شعر در مورد کمک , شعر درباره کمک , شعر در وصف کمک

شعر خوابهای طلایی

 در خواب گزیده لب شیرین گل اندام

از خواب نباشد مگر انگشت گزیده

شعر مردانگی , شعر در مورد مردانگی , شعر درباره مردانگی , شعر در وصف مردانگی

شعر خواب عاشقانه

 بجز خواب پریشانی نبود این عمر بیحاصل

کی آن آسایش خوابش که گویم خواب را ماند

شعر غربت , شعر در مورد غربت , شعر درباره غربت , شعر در وصف غربت

شعر خوابیدن

 تو را خواب غفلت گرفته است در بر

چه خواب گران است، الله اکبر

شعر هدف , شعر در مورد هدف , شعر درباره هدف , شعر در وصف هدف

شعر خواب تو را دیدم

 تیزی مژگان او گفتم شود از خواب کم

خواب سنگین شد فسان آن دشنه خونریز را

شعر خواب تورا

 درزندگی به خواب مکن صرف عمر خویش

از بهر گور خواب فراغت نگاه دار

شعر دیشب خواب تو را دیدم

 بیشتر در راه میمانند خواب آلودگان

خواب در منزل کند آن کس که خوابی نیستش

شعر دیدم تو خواب وقت سحر

 گفتم شود از خواب کم آن تیزی مژگان

غافل که شود خواب گران سنگ فسانش

شعر دیشب تو خواب وقت سحر

 گر چه افسانه بود باعث شیرینی خواب

خواب ما سوخت ز شیرینی افسانه عشق

شعر چشم تو خواب میرود

 شاهد بیداری شبهاست خواب بی محل

من از خواب چشم او در صد خیال افتاده ام

شعر دیشب تو خواب وقت سحر

 این زمان بیداریم خواب است، ورنه پیش ازین

دولت بیدار در خواب گران می یافتم

شعر امشب تو خواب وقت سحر

 مشت آبی بر رخ از اشک ندامت می زنم

نیش بیداری به چشم خواب غفلت می زنم

 پیش ازان کز خواب سنگین توتیا گردد تنم

خار در چشم شکر خواب فراغت می زنم

شعر دیدم تو خواب وقت سحر

 چون نباشد اول بیداری ما خواب مرگ؟

ما که خواب خویش را در زندگانی کرده ایم

متن شعر خوابهای طلایی

 خواب غفلت شسته ایم از چشم خواب آلودگان

هرکجا اشکی ز چشم اشکبار افشانده ایم

شعر های خواب عاشقانه

 دیده ما را نبندد خواب سنگین اجل

با خیال یار از خواب گران آسوده ایم

شعر خواب عاشق

 خواب مرگ چون نبود مرا امید بیداری

که من در روزگار زندگانی خواب خود کردم

شعر خواب عاشقی

 گلی گفتم به خواب از گلشن رخسار او چینم

پرید از چشم خواب از هایهوی عندلیبانم

شعر بی خوابی عاشقانه

 به خواب دامن آن زلف بی حجاب گرفتم

عنان دولت بیدار را به خواب گرفتم

شعر در مورد خواب عاشقانه

خفته را گر خفتگان بیدار نتوانند کرد

چون مرا بیدار کرد از خواب، خواب دیگران

شعر عاشقانه خواب دیدن

 دیده بیدار انجم محو شد در خواب روز

همچنان در پرده غیب است خواب چشم من

تعبیر خواب شعر عاشقانه

 هرگز نبود رسم ترا خواب صبحگاه

ما را به صد خیال فکنده است خواب تو

شعر خوابیدن معشوق

 مجوی خواب فراغت ز دیده من حیران

که چشم آینه پوشیدگی به خواب ندیده

شعر خوابیدن یار

 سبک از خواب می توانی خاست

خشت بالین خواب اگر داری

شعر خوابیدن عشق

 صدای آب روان خواب را گران سازد

ز خوش عنانی عمرست خواب غفلت ما

شعر خوابیدن طنز

 همان خورم به رگ خواب نیش بیداری

اگر چه بسترم از پرده های خواب بود

شعر درباره خوابیدن

 دوش بوسیدم لب شکرفشانش را به خواب

کاش پنداری نبود این خواب شیرین مرا

شعر برای خوابیدن

 دوش در خواب لب نوش تو را بوسیدم

خواب ما به بود از عالم بیداری ما

شعر عاشقانه خوابیدن

 دیشب به خواب شیرین نوشین لبش مکیدم

در عمر خود همین بود خواب خوشی که دیدم

شعر برای خوابیدن کودک

 دوش بوسیدم لب نوشین آن مه را به خواب

خواب شیرین چیست تعبیر شب دوشین من

شعر در مورد خوابیدن

 دوشینه سیه چشمی در خواب خوشم گفتا

کز نشئه بیداری کیفیت خواب اولی

شعر در وصف خواب

 خواب آمد ما و من ها لا شدند

وقت آن بی خواب الاالله شد

شعر در وصف خواب یار

 دیده در خواب ز تو بیداری

این چنین خواب کمالست و رشد

شعر در وصف خوابیدن

 اگر به خواب گریزی به خواب دربینی

جفای یار و سقط های آن نکوکردار

شعری در وصف خواب

 خواب شدست نرگسش زود درآیم از پسش

کرد سفر به خواب خوش راه سفر بگیرمش

شعری در وصف خواب معشوق

 ای ببسته خواب ها امشب بیا

خواب ما را بین چو وصلت بی نشان

شعری در وصف بی خوابی

 جام بقا گیر و بهل جام خواب

پرده بود خواب و حجاب عیان

شعر در وصف بی خوابی

 آورده یکی مشعله آتش زده در خواب

از حضرت شاهنشه بی خواب رسیده

شعر در مورد خواب

 امشب ای دلدار خواب آلود من

خواب را رانی ز نرگسدان بلی

شعر در مورد خواب معشوق

 هزار صورت جنبان به خواب می بینی

چو خواب رفت نبینی ز خلق دیاری

شعر در مورد خواب و رویا

 ببست خواب مرا جاودانه دلداری

به زیر سنگ نهان کرد و در بن غاری

شعر در مورد خواب غفلت

 گر آب حیات خوشگواری ای خواب

امشب بر ما کار نداری ای خواب

گر با عدد موی سر تست امشب

یکسر نبری و سر نخاری ای خواب

شعر در مورد خواب دیدن

 آری صنما بهانه خود کم بودت

تا خواب بیامد و ز ما بر بودت

خوش خسب که من تا به سحر خواهم گفت

فریاد ز نرگسان خواب آلودت

شعر در مورد خواب شیرین

 خواب آورد افسانه و افسانه عاشق

هر کس که کند گوش دگر خواب ندارد

شعر در مورد خوابیدن

 خواب از سر خفتگان به دربرد

بیداری بلبلان اسحار

شعر در مورد خوابگاه

 دیده قربانیان حیرتیم

خواب را افسانه می دانیم ما

شعر در مورد خواب یار

 بر سر بالین بیماران عشق

سنبل خواب پریشان ریختند

شعر در مورد خواب یار

 سرآید چون زمان ناامیدی

به خواب یوسف از زندان برآید

شعر درباره خواب معشوق

 شب ز آه آتشین، یکدم نیاسایم چو شمع

در میان آتش سوزنده، جای خواب نیست

شعر در مورد خواب دیدن معشوق

 گفتی اندر خواب بینی بعد ازین روی مرا

ماه من، در چشم عاشق آب هست و خواب نیست

شعر درباره خواب و رویا

 من نیز چشم از خواب خوش بر می نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

شعر درباره خواب غفلت

 من پاس دارم تا به روز امشب به جای پاسبان

کان چشم خواب آلوده خواب از دیده ما می برد

شعری در مورد خواب غفلت

 همه شب در این حدیثم که خنک تنی که دارد

مژه ای به خواب و بختی که به خواب درنباشد

شعر در مورد خواب دیدن یار

 هر شبم زلف سیاه تو نمایند به خواب

تا چه آید به من از خواب پریشان دیدن

شعری در مورد خواب دیدن

 باز در خواب شب دوش ترا می دیدم

وای بر من که توام خواب شب دوش شدی

شعر درباره خواب دیدن

 شحنه عشق هر شبی بر کندم ز خواب خوش

در هوس خیال او باز به خواب می روم

شعری درمورد خواب دیدم

 خود به دو چشم من شبی خواب گذر نمی کند

ورنه به خواب دیدمی، بو که شبی وصال تو

شعر درباره خواب شیرین

 چون میسر نیست دیدار تو دیدن جز به خواب

پس چرا بیداری از خواب عدم دادی مرا

شعر در مورد خواب

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد خنده

جمعه, ۶ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۳۸ ب.ظ

شعر در مورد خنده

شعر در مورد خنده,شعر در مورد خنده یار,شعر در مورد خنده معشوق,شعر در مورد خنده تلخ,شعر در مورد خنده و گریه,شعر در مورد خنده کودک,شعر در مورد خنده و شادی,شعر در مورد خنده از ته دل,شعر در مورد خنده مصنوعی,شعر در مورد خنده های کودکانه,شعر در مورد لبخند یار,شعر در باره خنده یار,شعر عاشقانه در مورد لبخند یار,شعر درباره خنده معشوق,شعر درباره خنده تلخ,شعری در مورد خنده تلخ,شعر در مورد خنده ی تلخ,شعر در مورد خنده های تلخ,شعر در باره ی خنده تلخ,شعر کوتاه درمورد خنده تلخ,شعر درباره خنده و گریه,شعری در مورد خنده و گریه,شعر کودکانه در مورد خنده,شعر درباره خنده از ته دل,شعر نو درباره خنده از ته دل,شعر درباره ی خنده از ته دل,شعر در مورد لبخند مصنوعی,شعر درمورد خنده های مصنوعی,شعر خنده دار,شعر خنده دار کوتاه,شعر خنده دار عاشقانه,شعر خنده دار در مورد دختر,شعر خنده دار تولد,شعر خنده دار ترکی,شعر خنده دار درباره مدرسه,شعر خنده دار در مورد امتحان,شعر خنده دار کودکانه,شعر خنده دار شب یلدا,شعر خنده,شعر خنده تو,شعر خنده بر لب میزنم,شعر خنده دار کوتاه,شعر های خنده دار کوتاه,شعر عاشقانه خنده دار کوتاه,شعر طنز خنده دار کوتاه,شعر خنده دار و کوتاه,شعر های خنده دار کوتاه,شعر های طنز و خنده دار کوتاه,شعر های خنده دار و کوتاه,شعر کوتاه خنده دار جدید,شعر خنده دار روز تولد,شعر تولد خنده دار,شعر تولد خنده,شعر خنده های تو,شعر خنده دار تولدت مبارک,شعر خنده ی تو,شعر تبریک تولد خنده دار,شعر بیمار خنده های توام,شعر خنده دار تولد مبارک,شعر خنده دار عاشقی,شعر خنده دار و عاشقانه,شعر عاشقانه خنده دار جدید,شعر های عاشقانه خنده دار,شعر های عاشقانه و خنده دار,شعر عاشقانه کوتاه و خنده دار,شعر های خنده دار عاشقی,شعر های عاشقانه ی خنده دار,شعر خنده دار در مورد دخترا,شعر طنز در مورد دختر,شعر طنز در مورد دخترا,شعر طنز در مورد دختر و پسر,شعر خنده دار درباره دختر,شعر خنده دار درباره دخترا,شعر کامل خنده بر لب میزنم,شعر در وصف خنده,شعر در وصف خنده یار,شعری در وصف خنده,شعری در وصف خنده,شعر زیبا در وصف خنده,شعر به وصف خنده,شعر خنده دار در وصف مرد,شعر خنده دار در وصف دوست,شعر در وصف لبخند یار,شعر طنز در وصف مردان,شعر طنز در وصف مرد,شعر طنز در وصف دوست

شعر در مورد خنده

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد خنده برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

خنده های تو

دل ضربه های فراموش شده ی من است

مجبور نیستی بخندی

مجبور نیستی دلم را

هر بار از جا بکنی

ببین!

شعر پدر , شعر در مورد پدر , شعر درباره پدر , شعر در وصف پدر

شعر در مورد خنده

من فکر می‌کنم

جاذبه‌ی تو از خاک نبوده

از آسمان بوده

از سیب نبوده

از دست‌‌هات بوده

از خنده‌هات

موهات

و نگاه برهنه‌ات

که بر تنم می‌ریخت

تعبیر خواب سگ , تعبیرخواب سگ , سگ در خواب دیدن , تعبیر خواب سگ سیاه هار

برای دیدن مطلب اصلی اینجا کلیک نمایید.

 

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد آمدن بهار

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۳ ق.ظ

شعر در مورد آمدن بهار

شعر در مورد آمدن بهار ,شعری در مورد آمدن بهار,شعر درباره آمدن بهار,شعر زیبا در مورد آمدن بهار,شعر نو در مورد آمدن بهار,شعر کوتاه در مورد آمدن بهار,شعر در مورد امدن فصل بهار,شعر نو درباره آمدن بهار,شعر درباره ی آمدن بهار,شعری درباره ی آمدن بهار,شعر آمدن بهار,شعر درباره آمدن بهار,شعر برای آمدن بهار,شعر برای آمدن بهار,شعری برای آمدن بهار,شعر در مورد آمدن بهار

شعر در مورد آمدن بهار

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آمدن بهار برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

از آمدن بهار و از رفتن دی

اوراق وجود ما همی گردد طی

می خورد مخور اندوه که فرمود حکیم

غمهای جهان چو زهر و تریاقش می

شعر در مورد آمدن بهار

مدت آمدن و رفتن ایام بهار

آنقدر نیست که گل بر سر دستار زنم

من که آزار به ارباب هوس نپسندم

گل چرا بر قفس مرغ گرفتار زنم؟

شعری در مورد آمدن بهار

تو شاد باش که من همچو غنچه تصویر

خجل ز آمدن و رفتن بهار شدم

ز وحشتی که نکردند آهوان از من

به آشنایی لیلی امیدوار شدم

شعر درباره آمدن بهار

گلبن پرند لعل همی برکشدبسر

دامان گل بدشت همی گسترد بهار

این سازها که ساخت بهار از پی که ساخت

امسال چون ز پار فزون ساخته نگار

رازیست این میان بهار و میان من

خیزم به پیش خواجه کنم رازش آشکار

هر ساله چون بهار ز راه اندر آمدی

جایی نیافتی که درو یافتی قرار

شعر زیبا در مورد آمدن بهار

می خواهمت

برای روزهای ابتدای پاییز…

عاشقت می شوم

در تک تک  جوانه های بهاری…

شعر نو در مورد آمدن بهار

به باز آمدنت چنان دلخوشم

که طفلی به صبح عید

پرستویی به ظهر بهار

 و من به دیدن تو.

شعر کوتاه در مورد آمدن بهار

دست در گردن یاد تو چنانم که مپرس

آنچنان یاد تو افتاده به جانم که مپرس

با گُلِ روی تو از باغ دلم رفت بهار

بی‌تو ای یار! چنان رو به خزانم که مپرس.

شعر در مورد امدن فصل بهار

خبرت هست که دلتنگ نگاهت شده ام

بی قرار تو و چشمان خمارت شده ام

خبرت هست دلم مست حضور تو شده

عاشق و شیفته ی زنگ صدایت شده ام

خبرت هست که باران بهارم شده ای

چون پرستوی مهاجر نگرانت شده ام

خط به خط زنده گی ام پر شده از بودن تو

خبرت نیست و شادم که فدایت شده ام

شعر نو درباره آمدن بهار

دیروز یک سال تمام در جست‌وجویت بودم

اما تو بر لب‌هایم خفته بودی بعد،

اشتباهاً لب‌هایم را به بهار دوختم

چشم‌هایم را به باران

قلبم را به گل

شعر درباره ی آمدن بهار

دوستم نداری

و زیباتر می شوم

چون بوته ای وحشی در انتهای باغ …

 دوستم نداری

و همین بهار

از تمام شاخه های درهمم

گل های هزار رنگ می روید!

 یک روز جنگل می شوم

جنگلی گریان

زیبا و مه آلود

شبیه رویاهایت

تا تو بیایی در من زندگی کنی! …

شعری درباره ی آمدن بهار

آمدن مگر چطور می‌تواند باشد؟

غیر از این است که عطرت بپیچد و

من هزار بهار را

شاخه به شاخه

به پای آمدنت

شکوفه دهم…

شعر آمدن بهار

دستم را بگیر

مرا بگیر از خودم

مرا ببر با خودت.

یک جای امن…

من در سر رویایی دارم

تو درخت نارنج شوی،

من خاک…

در من ریشه بدوانی

به وقت بهار،

شکوفه‌ها‌مان را

بارور شویم

و خدا

مست شود از عطر باهارنارنجِ ما…

شعر درباره آمدن بهار

ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی

از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی

به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی

شعر برای آمدن بهار

بگشا نقاب از رخ باد بهاران

شد طرف چمن بزمگه باده گساران

شد لاله ستان گرد گل از بس که نهادند

رو سوی تماشای چمن لاله عذارن

در موسم گل توبه ز می دیر نپاید

گشتند در این باغ و گذشتند هزاران

بین غنچه نشکفته کهآورد به سویت

سربسته پیامی ز دل سینه فگاران

شعری برای آمدن بهار

بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک

شاخه های شسته ، باران خورده ، پاک

آسمان آبی و ابری سپید

برگ های سبز بید

عطر نرگس رقص باد

نغمه ء شوق پرستو های شاد

خلوت گرم کبوتر های مست….

نرم نرمک میرسد اینک بهار

خوش به حال روزگار

شعری در مورد تولد پیامبر

ای مهربانترین مهربانان

ای بهترین بهترینها

در این خجسته روز

در این طلوع شاد

روزی که زندگی ب لبان تو بوسه داد

در سالگرد بهاران هستی ات

خواهم که تا همیشه بمانی تو سر فراز

خواهم که تا همیشه توباشی عزیز وشاد

شعر در مورد آمدن بهار

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد ساز

شعر در مورد ذلت

شعر در مورد رهایی

شعر در مورد بهار

شعر در مورد راه

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد آقایان

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۳ ق.ظ

شعر در مورد آقایان

شعر در مورد آقایان ,شعر در مورد مردان,شعر در مورد مردان بزرگ,شعر در مورد مردان زن ذلیل,شعر در مورد مردان خدا,شعر در مورد مردان نامرد,شعر در مورد مردان هوسباز,شعر طنز در مورد اقایان,شعر در مورد مردانگی,شعر در مورد مردانگی,شعری در مورد مردانگی,شعر در مورد مرد,شعر در مورد مرد بودن,شعر در مورد مرد خوب,شعر در مورد مرد عمل,شعر در مورد مرد بزرگ,شعر در مورد انسانهای بزرگ,شعر درباره مردان بزرگ

شعر در مورد آقایان

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آقایان برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

به ‌نام خداوند مردآفرین

که بر حسن صنعش هزار آفرین

خدایی که از گِل مرا خلق کرد

چنین عاقل و بالغ و نازنین

خدایی که مردی چو من آفرید

و شد نام وی احسن‌الخالقین

پس از آفرینش به من هدیه داد

مکانی درون بهشت برین

خدایی که از بس مرا خوب ساخت

ندارم نیازی به لاک، همچنین

رژ و ریمل و خط چشم و کرم

تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین

دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست

نه کار پزشک و پروتز، همین !

شعر در مورد آقایان

مرد یعنی کار و کار و کار و کار 

یکسره در شیفت های بیشمار

مثل یک چیزی میان منگنه

روز و شب از هر طرف تحت فشار

شعر در مورد مردان

مرد موجی است هی در حال دو

جان بر آرد تا برآرد انتظار

او خودش همواره در تولید پول

لیک فرزند و عیالش پول خوار

شعر در مورد مردان بزرگ

نداده مرا عشوه و مکر و ناز

نداده دم مشک من اشک و فین!

مرا ساده و بی‌ریا آفرید

جدا از حسادت و بی‌خشم و کین

زنی از همین سادگی سود برد

به من گفت از آن سیب قرمز بچین

من ساده چیدم از آن تک‌ درخت 

و دادم به او سیب چون انگبین

چو وارد نبودم به دوز و کلک

من افتادم از آسمان بر زمین

و البته در این مرا پند بود 

که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین

تو حرف زنان را از آن گوش گیر

و بیرون بده حرفشان را از این

که زن از همان بدو پیدایش‌ات

نشسته مداوم تو را در کمین

شعر در مورد مردان زن ذلیل

مرد یعنی آن که با پول و پله

می شود در خانه ، صاحب اعتبار

مرد یعنی سکته ، یعنی سی سی یو

ختم مطلب ، مرد یعنی جان نثار

خلقتش اصلا به این خاطر بود

تا درآرد روزگار از وی دمار

شعر در مورد مردان خدا

چرا مردها دارای وجدان پاکی هستند؟

به این دلیل که هیچ گاه از آن استفاده نمی کنند

شعر در مورد مردان نامرد

چرا روانکاوی مردها

خیلی سریع تر نسبت به خانم ها انجام می پذیرد؟

زیرا هنگامیکه زمان بازگشت به دوران کودکی فرا می رسد،

مردها همان جا قرار دارند

شعر در مورد مردان هوسباز

زن خودش را خوشگل میکند

چون خوب فهمیده که چشم مرد

تکامل یافته تر از عقل اوست

شعر طنز در مورد اقایان

خانه داری ،آشپزی ،منشی گری شد کار زن

هم ریاست هم وزارت هم قضاوت مال تو

آخرین مد لباس ورنگ مو شد بحث ما

انتقاد وبودجه و بحث سیاست مال تو

با عدالت زندگی هی باتو قسمت می شود

حق اولاد وطلاق ومالکیت مال تو

طبق قانون عدالت زن چه بد باشد چه خوب

می شود حق طلاقش هر دو حالت مال تو

انتظارو سختی نه ماه بچه دوش زن

درسجلد بچه اما جای شهرت مال تو

شعر در مورد مردانگی

هیچ فکر کردی چرا خدا مرد را قبل از زن خلق کرد ؟

خب معلومه قبل از خلق هر شاهکاری

یک چرکنویس هم لازمه

شعر در مورد مردانگی

همه ی مردها بد نیستند.

بدتر و بدترین هم دارند

شعری در مورد مردانگی

در میان گریه هاشان ، یک نظر ! با قصد خیـــــر !!

بر رخ ناهیـد و مینــــا و صنــــوبر می کنند !

بعدِ چنـــدی کز وفات جانگـــــداز ! او گذشـــت

بابت تسلیّت خــود ! فکـــر دیگـــــر مـــی کنند

دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال

جانشیــــن بی بدیل یار و همســـــر می کنند

کــج نیندیشید !! فکــر همســـــر دیگر نیَند !

از برای بچه هاشان ، فکر مـــادر مـــی کنند !! 

شعر در مورد مرد

توی تاریخ نام آدم شد به جرات مال تو

مردی ومردانگی وهم ابهت مال تو

نسل من حواشد ومظلوم وساکت بر زمین

جسم وروح جنس زن شد بی شکایت مال تو

توی خانه ماندن ومحدودیت هاسهم زن

سهم تو آزادی وحال ورفاقت مال تو

غرغرمامان وبابا ،قفل درها روی زن

گشتن والافی ولطف وحمایت مال تو

شعر در مورد مرد بودن

ز قدرت بود مرد را چیزها

ریاست، مدیریّت و میزها

غلامش شوند آدمی و پری

«سرندپیتی‌»ها و «چنگیز»ها!

که گسترده است ارتباطات او

به هر گوشه‌ای دارد آویزها

و هر کار عشقش کشد می‌کند

ندارد از آن گونه پرهیزها

شیاطین کنار چنین آدمی

چه هستند غیر از تلامیذها!؟

اگر ادّعایش رسیده به سقف

شعورش ولی تا به قرنیزها…

شعر در مورد مرد خوب

مردها کاین گریه در فقدان همســــر می کنند

بعد مرگ همســـر خود ، خاک بر سر می کنند !

خاک گورش را به کیسه ، سوی منزل مــی برند !

دشت داغ سینــه ی خـــود ، لاله پرور می کنند

چون مجانین ! خیره بر دیوار و بر در مــی شوند

خاک زیر پای خود ، از گریه ، هـــی ! تر می کنند

روز و شب با عکــس او ، پیوسته صحبت می کنند

دیده را از خون دل ، دریای احمــــر مـــی کنند !

شعری درباره ی ماه محرم

آقا سلام برغزل اشک ماتمت

بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت

چندی گذشت در غم هجران اشک تو

پرمی کشید دل به هوای محرّمت

شعر در مورد آقایان

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد توبه

شعر در مورد زن

شعر در مورد پدر و دختر

شعر در مورد امام محمد باقر

شعر در مورد ماه تیر

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد آلودگی محیط زیست

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۳ ق.ظ

شعر در مورد آلودگی محیط زیست

شعر در مورد آلودگی محیط زیست ,شعر درباره آلودگی محیط زیست,شعر برای آلودگی محیط زیست,شعر در باره آلودگی محیط زیست,شعر با آلودگی محیط زیست,شعر درمورد آلودگی محیط زیست,شعر با کلمه آلودگی محیط زیست,شعر با کلمه ی آلودگی محیط زیست,شعری در مورد آلودگی محیط زیست,شعری درباره آلودگی محیط زیست,شعر درباره ی آلودگی محیط زیست

شعر در مورد آلودگی محیط زیست

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آلودگی محیط زیست برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

جنگل که رفت

هیزم شکن سرایدارشد

وبردیوارمدرسه باذغال نوشت

حفظ محیط زیست حفظ زندگی ست

شعر در مورد آلودگی محیط زیست

اب و هوا و خاک ،که در اختیار ماست

ارکانِ هستی اند و بهای محیط زیست

خالق چو کرده خلق بیا حرمتش بدار

تکریم کن ز لطف خدای محیط زیست

دریا و دشت وچشمه صحرا و جویبار

هر یک نشانه ای ز صفای محیط زیست

عطرِ گل و ترانِه ِ بلبل ،نسیم آب

زیباترین حدیث ،برای محیط زیست

مِلکِ تو نیست آب که آلوده اش کنی

جان مایه است آب برای محیط زیست

شعر درباره آلودگی محیط زیست

یــوسـف دل را زلـیخــای رخـت از مـن خــرید

موی تاریکت به دورش گشت چون زندان محیط

به ز درمــــانست درد عشـــق بــهر عـــــاشـقان

ای خوش آن جانی که او را شد غم جانان محیط

اندر آن بـــزمی که بـــاشــد دلـــبر شیریــن مـــا

خسرو دوران شود هـــر کس رســد در آن محیط

بر جناب عشق جان را هدیه کن از دل ” غروب”

تا شـود این نـقطه ات را رحــمت ایشان محــیط

شعر برای آلودگی محیط زیست

سلام سلام بچه ها گلهای شاد و خندون

یه قصه ی واقعی می خوام بگم براتون

قصه ی زیبای ما حفظ محیط زیسته

نمره ی هر کی گوش کرد صد آفرین و بیست

راستی محیط زیست چیست حفظ محیط زیست چیست

حفظ محیط تمیزیست تمیزی هم که سخت نیست

مواظبت کنیم از جنگل و کوه و دریا هوای صاف و زیبا پرنده ها و گلها

شعر در باره آلودگی محیط زیست

کمی اندیشه کنیم

جنگ انسان و طبیعت تا کی؟

مرگ ماهی تا چند؟ کو دگر شیر و پلنگ جوجه سار چرا افتاده است؟ پای آن گور چر لنگان است؟

از چه رو بال کبوتر زخمی است؟ پر پرواز کبوتر بشکست لانه گرگ چرا ویران است؟

شهر ها زچه رو بی آبند؟

شعر با آلودگی محیط زیست

تکرار پشت تکرار,باید زیست

انکار پشت انکار,باید زیست

حوالی سر درد های اتوبان همت

فریاد پشت فریاد,باید زیست

میان تحریم دوست و آشنا,باید زیست

هنگامه ی خواب و کما باید زیست

پیرو مکتب سکوت های مبهمم

حق را تقدیم می کنم به شما,باید زیست

پایان فلسفه و صلح وجنگ,باید زیست

بیا دیوانه شویم,دنگ, باید زیست

شلیک کن,ماشه را بچکان

حکم است,حکم سرهنگ,باید زیست

با ژست های هگل باید زیست

با شکستن دل,باید زیست

انگار که از ریالیسم جادویی میگویم

با فلسفه ی همچون سل,باید زیست

شعر درمورد آلودگی محیط زیست

کمی اندیشه کنیم آب اگر آلوده،

دشت اگر بی آهو، آسمان بی گنجشک و درختان اگر از زمزمه گشتند تهی

چه جوابی داریم کودکی را که به خود خواهد گفت: « حق » ما را خوردند، سهم ما را بردند

آرزویم این است بنگرم جلوه پرواز پرستو ها را بشنوم باز هم آواز قناری ها را این بیابان روزی،

جنگلی بود انبوه آسمان، آبی بود آب هم، آبی بود اینک اما،

آسمان تاریک است و تنفس دشوار عمر ما کوتاه است کمی اندیشه کنیم…

شعر با کلمه آلودگی محیط زیست

خواهی اگر سلامتی جسم وجانِ خویش

سالم بدار، هم تو هوای محیط زیست

از روی جهل ،گر ننهی ارج قدر خاک

نشناختی تو قدر و بهای محیط زیست

حرمت بدار این سه عناصرکه می رسد

از هر طرف به گوش ندای محیط زیست

“ایزو” که واژه ای است فرنگی برای تو

اجرا شود ز بهر بقای محیط زیست

شاید که با اصول مدیریت صحیح

فکری شود به حفظ وبقای محیط زیست

شعر با کلمه ی آلودگی محیط زیست

دوست دارم در مورد همه چیز فکر کنم

درباره ی کلبه ی متروک وسط باغ

درباره ی رودی که تبدیل شده به یک جاده

درباره ی چوپانی که برّه اش رادر کوهها گم کرده است.

درباره ی حسرت پیز زن بیمار برای رفتن به امام زاده ی بالای تپّه

درباره ی کارگی که دوست دارد یک روز مرخصی با حقوق بگیرد.

و درباره ی خودم که چقدر بی فکرم

شعری در مورد آلودگی محیط زیست

این روزها با تلخی بی پایان,باید زیست

درون چادری,کنار اتوبان,باید زیست

فکرم دیگر مرد,از بس که جان ندارد

آهسته ران ای ساربان,باید زیست

میان اوهامی از جنس بوف کور,باید زیست

کنار حرف های تلخ و شور,باید زیست

روزهاست,تقویمم را گم کرده ام

زمستان نزدیک و بهار دور,باید زیست

پایان ماجرا را می جویم,باید زیست

خواه یا ناخواه,کنارتان می رویم,باید زیست

حرف های ناگفته,باز هم بسیار است

صرفا جهت اطلاع می گویم,باید زیست

شعری درباره آلودگی محیط زیست

 ای هــوای عشــق تو بــر نقطــه ی ایــمان محیط

دل محــاط اندر خــیالت یـــاد تو بــر جــان محیط

عقل وهوش وجان ودل را می کشاند سوی خویش

گویی باشد جـسم تو بــر اصل چـار ارکـان محیط

زنـــده مـی سـازد دل بــیدل ز فــیض بــوسه ای

لـعل تو باشد به گـــرد چشـمه ی حــیوان محــیط

شعر درباره ی آلودگی محیط زیست

مردم بالادست چه صفایی دارند چشمه‌هاشان جوشان، گاوهاشان شیرافشان باد!‏

من ندیدم دهشان بی‌گمان پای چپرهاشان، جا پای خداست

ماهتاب آنجا می‌کند روشن پهنای کلام بی‌گمان در ده بالادست،

چینه‌ها کوتاه است مردمش می‌دانند که شقایق چه گلی است بی‌گمان آنجا، آبی آبی است غنچه‌ای می‌شکفد،

اهل ده باخبرند چه دهی باید باشد کوچه باغش پُر موسیقی باد مردمان سر رود،

آب را می‌فهمند گل نکردندش، ما نیز آب را گل نکنیم!‏

شعر در مورد آلودگی محیط زیست

شهر دیگر هیچ، بیایید کوه و دشت را هم پر از زباله کنیم

تاریخ بسازیم و تن ها زباله، به حساب آیندگان حواله کنیم

ماهی می میرد، پرنده ها منقرض می شوند،

این طبیعیست قوطی های پلاستیکی که نمی میرند،

اگر هم مچاله کنیم چه فرقی می کند سبزه و گل باشند یا نباشند، ما می توانیم!

پلاستیک های سبز رنگ را برگ و چمن، قرمزا را لاله کنیم

دود اگزوز ماشین ها و کارخانه، آمار پیشرفتن می دهند،

درست آخرٍ انصاف است،

مفت و مجانی اینها را شام و ناهار کودک دوساله کنیم

شعر درباره آلودگی محیط زیست

سلام نسل آینده

شکفته لابه لای بوته ها و شاخه ها گلی که ما کاشتیم

پرپر شدنی نیست، یاد بگیرید نسل آینده ببینید چه ها ما جا گذاشتیم

سلام نسل آینده، سلام من پلاستیک توی آب، سرفه های توی خوابم یادت نمی آید

من هم دوره پدر پدر بزرگتم، حالا نه که کم یابم تو کتاب ها نوشته نگشتم،

من تاریخ می سازم، من جاویدم من هفت نسل نه هفتاد نسل اجداد تورا دیدم

و با ناز هر کدام خرامیدم سلام نسل آینده من پلاستیکم.

شعر برای آلودگی محیط زیست

آی بچه های، آی بچه ها

بچه های خوب و عزیز

گل های باغ زندگی

کوچولوی ناز و تمیز

باید که ما داشته باشیم

هوای خوب شهر تمیز

صبح ها که می رویم همه

از خونه هایمون بیرون

از تمیزی برق می زنه

خیابونای شهرمون

می بینیم بابا رفتگرو

که داره جارو می کنه

تو سوز و سرمای هوا

برف ها رو پارو می کنه

یا این که در فصل بهار

تو باغچه ها گل می کاره

درخت هرس می کنه و

گل ها رو پیوند می زنه

به باغچه ها آب می ده و

به سبزه لبخند می زنه

بابا خیلی زحمت می کشه

همیشه ایثار می کنه

تا شهرمون تمیز بشه

از صبح تا شب کار می کنه

باید که قدر این همه

زحمت اون رو بدونیم

مثل خونه، شهرمون و

پاک و تمیز تگه داریم

شعر در مورد آلودگی محیط زیست

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد هنر و هنرمند

شعر در مورد وفاداری

شعر در مورد نامردی

شعر در مورد زلف

شعر در مورد زیبایی

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد جگر

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۱ ق.ظ

شعر در مورد جگر

شعر در مورد جگر ,شعر درباره جگر,شعر جگر خونی,شعر های جگر خونی,شعر جگر سوز,شعر عاشقانه جگر سوز,شعر های جگر سوز,شعر جگر,شعر جگر سوخته,شعر جگرم سوخت,شعر جگرخونی,جگر گوشه شعر,شعر جگر مادر,شعر جگر شیر نداری,شعر جگر گوشه شهریار,شعر جگر شیر نداری سفر عشق مرو

شعر در مورد جگر

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جگر برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

ای جگر گوشه کیست دمسازت

با جگر حرف میزند سازت

تارو پودم در اهتزاز آرد

سیم ساز ترانه پردازت

شعر در مورد جگر

جگر از بس جگر که خورد بسوخت

شربت نو جگر نواز فرست

آز من تشنه سخای تو شد

جرعه ریز سخا به آز فرست

شعر درباره جگر

هر چراغی که به باد نفسش بنشانم

باز هم در نفس از تف جگر درگیرم

چه نشینم که قدر سوخت مرا

در غم تو برنشینم در میدان قدر درگیرم

شعر جگر خونی

جایی که جگر سوزد مردان و جگرخواران

در خون جگر میرد هر کو ز جگر ترسد

گفتی دلت از هجرم می ترسد و می سوزد

بی وصل تو هر ساعت دل سوخته تر ترسد

شعر های جگر خونی

بی جگر خوردن دمی در من نگر

کز جگر خوردن جگر می سوزدم

گفت با من ساز تا کم سوزمت

گر نمی سازم بتر می سوزدم

شعر جگر سوز

به چشم های جگر گوشه ات که بیش مرا

مخور جگر که مرا خود فلک جگر خوار است

به جان شاه که در نگذرانی از امروز

که نگذرم ز سر این صداع و ناچار است

شعر عاشقانه جگر سوز

عاشق چو شوی تیغ به سر باید خورد

زهری که رسد همچو شکر باید خورد

هر چند ترا بر جگر آبی نبود

دریا دریا خون جگر باید خورد

شعر های جگر سوز

از خار ببندد گذر چشم و ندانم

جز تو دگری کاین گذر بسته گشاید

از گریه جگر بست دلم اهل دلی کو؟

کز چهره خسرو جگر بسته گشاید

شعر جگر

طرفه تیریست که بر سینه زند هجرانش

کز جگر بگذرد و هم به جگر باز آید

گاه گربه رسد آبم به کمر، باز رود

باز چون گریه کنم تا به کمر باز آید

شعر جگر سوخته

از خوردن جگر جگر من کباب شد

نبود سزای خورد کبابی که من خورم

هرگز نخوردم آب خوش خویش در جگر

تیغ است بی تو قطره آبی که من خورم

شعر جگرم سوخت

ز بس که خون جگر می فروخورد به زمین

زمین ز خون جگر بسته چون جگر بینی

اگر جهان همه از پس کنی نمی دانم

که در جهان ز دریغا چه بیشتر بینی

شعر جگرخونی

توئی که بیخبری از گداز دل ورنه

بذوق خون جگر سنگ هم جگر ساز است

نگاه دار عنان امل اگر مردی

سوار عمر بکم فرصتی گرو تاز است

جگر گوشه شعر

تیر آهی که به صد زور گشایم ز جگر

از نگونساری طالع به جگر برگردد

جان شیرین نکند یاد ز دنیای خسیس

به نی خشک محال است شکر برگردد

شعر جگر مادر

گر بر جگر کوه گذارند شود آب

داغی که ز عشق تو نهان در جگر ماست

روشن شود از ریختن اشک، دل ما

ابریم که روشنگر ما در جگر ماست

شعر جگر شیر نداری

گر لاله راست داغ جگرسوز بر جگر

وامی گرفته از جگر داغدار ما

معلوم نیست، کاین قطعات سیاه رنگ

ابر است، یا که دود دل بی قرار ما

شعری درباره ی ماه محرم

اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین

مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین

هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو

از بس که سوختم جگرم آب شد حسین

جانسوز تر ز داغ تو دیگر کسی ندید

خورشید هم ز داغ تو در تاب شد حسین

شعر در مورد جگر

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد اسم امیر

شعر در مورد اسم احسان

شعر در مورد اسم آرزو

شعر در مورد اسم امین

شعر در مورد اسم پگاه

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد جفت شیش

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۱ ق.ظ

شعر در مورد جفت شیش

شعر در مورد جفت شیش ,شعر در مورد جفت شش,شعر درباره جفت شش,شعر جفت شیش,شعر جفت شیش امیر تتلو,شعر آهنگ جفت شیش,شعر جفت شش,متن شعر جفت شیش تتلو,شعر جفت شش تتلو,دانلود شعر جفت شیش از تتلو,دانلود شعر جفت شیش,دانلود شعر جفت شیش امیرتتلو,شعر در مورد جفت شیش,دانلود شعر جفت شیش امیر تتلو,متن اهنگ جفت شیش,متن اهنگ جفت شیش

شعر در مورد جفت شیش

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جفت شیش برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

تاس من

جفت شش

هم که می آورد؛

باز هم خانه،مارها

سهم من است…

شعر در مورد جفت شیش

زنـــــــدگی

تاس خـــوب آوردن نیست

با تاس بــد،

خــــوب بازی کردن است

شعر در مورد جفت شش

لب وا بکنی دل به تپش می آید

در تخته ی عشق، جفت شش می آید

من صاحب شش دانگ دلت می شوم

و روی رقبا دوباره کش می آید!

برای دیدن مطلب اصلی اینجا کلیک نمایید.

 

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد جغرافیا

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۱ ق.ظ

شعر در مورد جغرافیا

شعر در مورد جغرافیا ,شعر درباره جغرافیا,شعر در مورد جهت های جغرافیایی,شعری درباره جغرافیا,شعر درباره ی جغرافیا,شعری درباره ی جغرافیا,شعر جغرافیایی,شعر جبر جغرافیایی,شعر جبر جغرافیایی محسن نامجو,شعر جبر جغرافیایی نامجو,شعر جغرافیا کاظمی,شعر جغرافیای کاظمی,شعر جغرافیا از کاظمی,شعر جغرافیای عشق,شعر جغرافیا پنجم

شعر در مورد جغرافیا

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جغرافیا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

روزی نو

آغازی نو

جغرافیای بوسه ی من، کجایی؟

تا در سپیده های تو پهلو گیرم

برای دیدن مطلب اصلی اینجا کلیک نمایید.

 

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد جغد

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۱ ق.ظ

شعر در مورد جغد

شعر در مورد جغد ,شعر درباره جغد شب,شعری در مورد جغد,شعر زیبا در مورد جغد,شعر درباره جغد,شعر کودکانه در مورد جغد,شعر نو درمورد جغد,شعری درباره جغد,اشعار زیبا در مورد جغد,شعر درباره ی جغد,شعر نو درباره جغد,شعر کودکانه درباره جغد,شعر نو کوتاه درباره جغد,شعر جغد

شعر در مورد جغد

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جغد برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

جانانم

آن گاه که در گذشتم ، از من شمش طلا مساز

تا در خزانه ی بانک ها که همچون گورستان است

احساس وحشت نکنم

و نیز از من مترسکی برای پرندگان در مزرعه تعبیه مکن

تا یخ بندان مرا منجمد نکند

و جغدها مرا دشمن نپندارند

شعر در مورد جغد

من جغد پیری هستم

که شیشه ای نیافته ام برای تاریکی

می ترسم رویایم به شاخه ها گیر کند

می ترسم بیدار شوم و ببینم

شعر درباره جغد شب

نیمه شب ابری به پهنای سپهر

می رسد از راه و می تازد به ماه

جغد می خندد به روی کاج پیر

شاعری می ماند و شامی سیاه

شعری در مورد جغد

من راندگان بارگاه شاعران را

در کلبه ی چوبین شعرم می پذیرم

افسانه می پردازم از جغد

شعر زیبا در مورد جغد

جغد هم پرنده ای زیبا بود

اما محکوم بود بر درختش همیشه تنها بودن

به جرم با خبر بودن و صادقانه در باغ بودن

هنوز هم خیره می ماند به تحیر بر ما

که چه نا مفهوم است تعمیم دروغ به توان آدمها

و سکوت جغد چه ملامت بار است

و فراخوانش ما را آخر کار است …

شعر درباره جغد

مردمان ز نگاهش می ترسند

در قفس جغدی نیست

شومی چشمش را قسمت

نفر بعدی کیست ؟!

شعر کودکانه در مورد جغد

دل من میخی بر دیوار نیست

که کاغذپاره‌های عشق را بر آن بیاویزی

و چون دلت خواست آن را جدا کنی

ای دوست! خاطره در برابر خاطره

نسیان در برابر نسیان

و آغازگر ستمگرترست

این است حکمت جغد.

شعر نو درمورد جغد

لبخندها فسرد

پیوندها گسست

آوای لای لای زنان در گلو شکست

گلبرگ آرزوی جوانان بخاک ریخت

جغد فراق بر سر ویرانه ها نشست

شعری درباره جغد

دل ویران من اندر غلط ار جغد درآید

بزند عکس تو بر وی کند آن جغد همایی

هله یک قوم بگریند و یکی قوم بخندند

ره عشق تو ببندند به استیزه نمایی

اشعار زیبا در مورد جغد

نعمت دنیا نصیب دل سیاهان می شود

جغد دارد زیر پر گنج خراب افتاده را

چون نگردد عمر کوته، گر چه جاویدان بود

رشته در قبضه صد پیچ و تاب افتاده را؟

شعر درباره ی جغد

داغ برگ عیش گردد در دل ناشاد ما

جغد می گردد همایون در خراب آباد ما

جنبش گهواره خواب طفل را سازد گران

از تزلزل بیش محکم می شود بنیاد ما

شعر نو درباره جغد

ساده لوحانی که در معموره می جویند گنج

غافلند از سایه جغد همایون فال ما

جبهه ای داریم از آیینه دل صاف تر

می توان از یک نظر دریافتن احوال ما

شعر کودکانه درباره جغد

بخیل آسوده است از فکر تعمیر دل سایل

که چشم جغد داند توتیا گرد خرابی را

نگردد جمع با طول امل جمعیت خاطر

خلاصی از کشاکش نیست این موج سرابی را

شعر نو کوتاه درباره جغد

چند از دور کسی دست بر آتش دارد؟

رشته فرسود ادب شد پر پروانه ما

صائب از بس که پریشانی خاطر جمع است

جغد وحشت کند از سایه ویرانه ما

شعر جغد

در پریخانه ما جغد هما می گردد

صبح شنبه خجل است از شب آدینه ما

شسته رو می شود از گرد یتیمی صائب

گوهری را که فتد راه به گنجینه ما

شعر در مورد جغد

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد گریه

شعر در مورد اسم طاهره

شعر در مورد شب یلدا

شعر در مورد گربه

شعر در مورد اسم کوروش

  • شعیب دهانی

گلچین زیباترین شعر در مورد جفای روزگار

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۰ ق.ظ

شعر در مورد جفای روزگار

شعر در مورد جفای روزگار ,شعر درباره جفای روزگار,شعر برای جفای روزگار,شعر در باره جفای روزگار,شعر با جفای روزگار,شعر درمورد جفای روزگار,شعر با کلمه جفای روزگار,شعر با کلمه ی جفای روزگار,شعری در مورد جفای روزگار,شعری درباره جفای روزگار,شعر درباره ی جفای روزگار,شعر کودکانه در مورد جفای روزگار,شعر مفهومی در مورد جفای روزگار,شعرهای کودکانه در مورد جفای روزگار

شعر در مورد جفای روزگار

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جفای روزگار برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

معشوقه به رنگ روزگارست

با گردش روزگار یارست

برگشت چو روزگار و آن نیز

نوعی ز جفای روزگارست

شعر در مورد جفای روزگار

جور دلدار و جفای روزگار

می کشد هر یک دگرسانم، دریغ

گر چه خندم گاه گاهی همچو شمع

در میان خنده گریانم، دریغ

شعر درباره جفای روزگار

جور دلدار و جفای روزگار

گرچه دشوار است، آسان می کشم

از پی عشق پری رخساره ای

زحمتی هر دم ز دیوان می کشم

شعر برای جفای روزگار

دلم می شد به نظاره که باد افگند زلفش را

نیاید باز، ور خواهد که هم در ره شب افتادش

جفای روزگار و جور خوبان خسرو مسکین شد

آبستن ز غم، ای کاش که مادر نمی زادش

شعر در باره جفای روزگار

از جفای ظالمان و گرم و سرد روزگار

یک جهان مظلوم را لب خشک نانی دیده تر

اشکم گورست و پهلوی لحد بر پشت خاک

گر کسی خواهد که اندر مأمنی سازد مقر

شعر با جفای روزگار

هر که چون صائب کند

قطع طمع از روزگار

در مذاقش لطف گردون

و جفای او یکی است

شعر درمورد جفای روزگار

آنکه همواره جفا بود و ستم عادت او

کرد آهنگ وفا و ز جفا باز آمد

به دعا  پیش خود آوردمش، اما عجب است

در جهان عمر کسی کی به دعا باز آمد

شعر با کلمه جفای روزگار

باوفا یارا جفا آموختی

این جفا را از کجا آموختی

کو وفاهای لطیفت کز نخست

در شکار جان ما آموختی

شعر با کلمه ی جفای روزگار

صد لطف از کردگار وز لب تو یک سخن

صد ستم از روزگار وز دل تو یک جفا

از رخ تو کس نداد هیچ نشانی تمام

وز مژه تو نکرد هیچ خدنگی خطا

شعری در مورد جفای روزگار

عمری کرشمه اش بشکست دلم گماشت

اما بر آن کرشمه جفا کرد روزگار

آمیزشی چو شیر و شکر داد عاقبت

ما را ز هم بحیله جدا کرد روزگار

شعری درباره جفای روزگار

بر خستگان جفا و ستم بیش از این مکن

آخر نگاه کن به جفاهای روزگار

دامن ز صحبت من بیچاره در مکش

دست عبید و دامن لطف تو زینهار

شعر درباره ی جفای روزگار

داد مرا روزگار مالش دست جفا

با که توانم نمود نالش از این بی وفا

در سرم افکند چرخ با که سپارم عنان

بر لبم آورده جان با که گزارم عنا

شعر کودکانه در مورد جفای روزگار

من از جفای روزگار ،طعنه فراوان دیده ام

هم از غریب از آشنا ،ولله من رنجیده ام

ازرده خاطر گشته ام ،از باد سرد سرنوشت

با درد دلهای زیاد ، از خنده هم رنجیده ام

شعر مفهومی در مورد جفای روزگار

غم گر ببارد بر سرت، باران همیشه خوب نیست

کافر نمی باشم ولی ، از آسمان رنجیده ام

دیگر نشد شعرم مرا ، آرام بخش ای وای من

امشب دگر از شعر ها ،حتی زخود رنجیده ام

شعرهای کودکانه در مورد جفای روزگار

خلوت گه من در جهان ،کنج اتاقی خلوت است

باور کنید دیگر از این خلوت گهم رنجیده ام

از فصلهای سال اگر پرسی کدامش بهتر است

من از تمام فصلها تک تک ز دل رنجیده ام

گر روز دارد یک صفا شب هم صفای دیگری

افسوس حتی از شب و روز خدا رنجیده ام

بازم که شد سنگ صبور شعرت تمامیش گله

ازاین دل دائم صبور اینبار من رنجیده ام

دانلود شعر غمگین تنهایی

با من حرف بزن

من تنها تنهایی هستم

که جز تو

کسی‌ نمی تواند شریک تنهاییم باشد

با من حرف بزن

که من تنها صدایی هستم

که بی‌ تو در سکوت خود خیره می‌‌شوم

با من حرف بزن

که روزگارم نه که نمی گذرد

که تمام دنیای من بی‌ تو جمعه می‌‌گذرد.

شعر در مورد تولد خودم

مهربانم !

یک جهان قاصدک ناز به راهت باشد

بوی گل ، نذر قشنگی نگاهت باشد

و خداوند شب و روز و تمام لحظات

با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد

تولدت مبارک

شعر در مورد جفای روزگار

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد آمدن رمضان

شعر در مورد اسم بهار

شعر در مورد معذرت خواهی

شعر در مورد مهتاب

شعر در مورد برف

  • شعیب دهانی